تازه منزل مون رو عوض کردیم و نزدیک اونا شدیم هر دو سه روز یه بار به یه بهانه خصوصا دلتنگی نوه هاشون، میخوان بیان خونه ما ، جای قبلیمون یکم دورتر بود و پله داشت زیاد نمیومد بیشتر ما میرفتیم هر ۲ هفته یخ بار اما از وقتی اومدیم اینجا، دیگه ما نرفتیم بس که اونا اومدن ، خریداشون همه سمت ماست، هی میگن ما اومدیم فلان خریدو بکنیم گفتیم سر بزنیم به شما منم آدم درون گرایی هستم خسته میشم اینقد زود به زود اینارو ببینم واقعا حرف واسه گفتن ندارم، چه بکنم به قاعده بیان؟
با همسرت مشورت کن گلم
واقعا نمیدونم چیکار کنم
چاره ای نداری بدون دلخوری حلش کنی. چرا رفتین نزدیک
خب باز نکن درو،ای بابا چه بی ملاحظه
سعی کنید مواقعی ک فکر میکنید بیان برین بیرون چند بار خونه نباشید خودشون متوجه میشن
ی سوال پدر مادر خودتم بیان همینجوری میگی؟؟
خواهر تو که دور بودی چرا نرفتی نزدیکشون؟؟
دو سه روز یبار زیاد نیس...
کاریم نمیتونی بکنس واقعا،ادم روش نمیهش بگه نیاید خونم یا حتی به شوهرتم ک بگی اون روش نمیشه بگه مامان بابا نیاین
منم درونگرام. ازنظر بقیه انگار درونگرا بودن گناهه کبیره ست.
تازه اومدید ذوق دارن برای دیدنتون
سخت نگیر گناه دارن
منم درونگرام درکت میکنم
ولی اونام گناه دارن
عزیزم گناه داره خدا شوهرتو برات حفظ کنه حالا پدرمادرش افتخار میکنن که در پسرشون میزنن و میرن اگه دخالتی نکنن کدورتی تو زندگیت پیش نمیاد بزار بیان
وقتی میان، چقدر میمونن؟
ساعتای بدی میان؟چه مدت میشینن؟
اگه اینا مشکل نداره شماهم تحمل کن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز