2777
2789
عنوان

خانمهابیان بگم شوهرم چی میگه حالاکه داریم خونمون عوض میکنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 2083 بازدید | 81 پست

به نظر من اشتباه نکن چون میگی همسرت مواد میکشه ممکنه فکرای بدی تو سرش باشه و همونم از دست بدی! اگه یه ادم عادی بود میگفتم اشکال نداره و به نام خودش بزنه ولی شرایط عادی نیست

از نظر نی نی سایتی ها بزرگ ترین عذاب: داشتن مادرشوهر/ بزرگترین تفریح:  سرکار گذاشتن مادرشوهر/ بزرگترین جهاد:  کشتن مادرشوهر / بزرگترین آرزو: ندیدن مادرشوهر می باشد.                                     با نی نی سایت پشم های خود را «رایگان» لیزر کنید     ♡درمورد پوست و مو و گل و گیاه سوالی داشتین درخدمتم♥
وای تو دیگه کی هستی خونه ای که بنده خدا خریده رو به تام خودت کردی ،ماشینشم همینطور الان داری به این ...

من مهریه ام کمه وبه ریاله بعدم این دنیامعلوم نمیشه ادم بایدفکرهمه چی بکنه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



به نظرم تا مطمئن نشدی نصف خانه جدید را بنام تو میزنه هرگز نفروش 

دخترهمسایه مون همین بلا سرش آمد بعد شوهرش طلاقش داد و نقشه شوهرش بود که اموال بنام زنش را بگیره بعد هم طلاقش بده 

دختر همسایه مون هم دقیقا دو بچه ۱دختر و ۱پسر داشت

عزیزم منم همه ی طلاهام رو پانزده سال قبل فروختم خونه ساختیم تا امروز هم نخریدم مشکلی هم ندارم تازه خ ...

چه خانم خوبی واقعا خوش به حال همسرت ،پس چرا من بعد پنج سال دلم دوباره طلا میخواد وهنوز عادت نکردم دستام خالی باشه وگاهی یادشون میفتم  یعنی برای شما شرایطش پیش اومد وخودت طلا نخریدی اگه اونجوری باشه یه تحسینم برای صبوریت داری

وقتی اون آقا تو فشار مالی بوده یا قسط میداده همین زن داشته با صرفه جویی هاش و کم خواستنش کمک شوهرش م ...

خب کل خونه رو به نامش کرده ببین شوهرش چه خوب بوده تازه نصف طلاهاش رو هم همون شوهر خریده و نصفش رو پدرش طبق گفته خودشون .درواقع یک چهارم پول خونه رو داده کلش رو به نام خودش کرده ،ماشین  هم همینطور!شوهرش بهش اعتماد کرده ولی ایشون نه!

۲۲ ساله که ازدواج کردم و یکبار تو زندگی به اسم من ، به اسم تو نداشتیم، اگه به همسر و زندگیتون انقدر بی اعتمادین، چه جوری بچه دار میشین و‌ با هم ادامه میدین؟؟؟  با چه دلی به مرگ همسر و‌ارث‌بردن خانوادش فکر میکنین؟؟؟ من به این مسائل فکر کنم سکته میکنم به خدااااا

خدایا خانواده ام رو به دستان قدرتمند تو میسپارم❤️
نخیر من کرجم قبلا هم دوران مجردی تهران بودم تمامه فامیلامم یا تهرانن با کرجن  ولی تو تمامه فام ...

چه جالب ... حالا تو فامیل من یه جو مسخره ی دیگه حاکمه ... جو مسخره ی طلابازی رو نداریم به جاش یه چرت دیگه داریم ... اینکه هر خانمی باز تر بپوشه و آزاد تر باشه و مثلا با آقایون نامحرم راحت تر برخورد کنه و حتی روبوسی و بغل و اینا ... یعنی شوهرش چقدر خوبه و اصلا بددل نیست و زنش رو کاملا آزاد گذاشته ... منم تو مجردی خیلی آزاد بودم ولی شوهرم حساسه . یعنی از پوشش باز یا روبوسی با پسر عمو و پسردایی و اینا بدش میاد ... خلاصه من تمام تلاشم اینه که کسی نفهمه شوهر من منو محدود کرده که نگن شوهر فلانی بد دله و بده

من مهریه ام کمه وبه ریاله بعدم این دنیامعلوم نمیشه ادم بایدفکرهمه چی بکنه

خودت همه اینها رو می دونی ما دیگه چه راهنمایی بکنیم.به هیچ عنوان این خونه دو از دست نده. 

بگو فقط به شرطی خونه و ماشین رو میفروشیم که سه دنگ خونه جدید به نامم باشه

اگر مخالفت کرد بگو به اندازه هی که طلا فروختم برام طدا بخر برو هر چی دلت می خواد ملک و املاک بخر به نام خودت با پول زحمت خودت

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
چه خانم خوبی واقعا خوش به حال همسرت ،پس چرا من بعد پنج سال دلم دوباره طلا میخواد وهنوز عادت نکردم دس ...

ممنون عزیزم خواهرم انقدر طلا داره که خودشو میگیره ولی من بی خیال میشم طلا دوست دارم ولی وقتی شرایط مالی یاری نمی کنه بخرم نباید خودمو به خاطرش اذیت کنم هیچ وقت هم خودمو مقایسه نمیکنم با دیگری 

من مهریه ام کمه وبه ریاله بعدم این دنیامعلوم نمیشه ادم بایدفکرهمه چی بکنه

ریال هم به نرخ روز حساب میشه .احتمالا همسرت هم میخواد فکر همه چی رو بکنه الان ماشین و خونه خریده به نام تو هر لحظه ممکنه طلاق بگیری مهریه خم بخوای کل زندگیش بره احتمالا موقه خریدن اینا باهاش مهربون تر بودی که بهت اعتماد کرده

چه جالب ... حالا تو فامیل من یه جو مسخره ی دیگه حاکمه ... جو مسخره ی طلابازی رو نداریم به جاش یه چرت ...

چقدر بد

فامیلمون بیشتر تجمل گرایی هس وگرنه همه باهم راحتیم مگر این که کسی خودش خوشش نیاد واعتقاداتش فرق کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز