چشمی تلویزیون ما اندازه ی یه چراغ خواب نور داره، منم نمیتونم وقتی جایی نور زیاده بخوابم، دلم میخواد همه جا تاریک تاریک باشه،برای همین هرشب روشو کامل میپوشونم که نور نباشه، دیشب کنار تیوی بود من از سرویس اومدم گفتم رو تیوی رو بنداز،(ما تو حال میخوابیم چون کولرمون پشت پنجره است) یهو خودشو پرت کرد رو تشک😕😕 گفت من حال ندارم
منم به شوخی گفتم _حال نداری نه!
پاشو رو تیوی رو بپوشون، من زن حامله برات غذا بپز، لباس بشور، دم غروبم سرویسو شسته بودم، رفت حموم ریششو کوتاه کرد، مو ریخته بود تو سرویس از دستش کفری بودم...