دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

نمیدونم خواهر من اصلا درمورشون نمیخونم زیاد خوشم نمیاد نمیدونم چرا

خب بگه چی میشه؟شاید میخواد ذوق کنه که  برادر شوهر کاری داره شوهرش چی اونم کمک میکنه ؟

من باشم تازه بیشتر همکاری میکنم باهاش یا متوجه میشم واقعا نیت خوب و تعریف کردن داره یا از لج میگه 

وقتی خودم هم هی بگم اره والا اقا فلانه کار میکنه ..دیگه لج میکنه نمیگه 

خداروشکر💖

هی خواهر جان کار خداس دیگه از دل فقر رسید به این مقام مالی 

میگن مادرش میخواسته سقطش کنه از بی پولی 

دیدی ملت چکار کردن وقتی اومد ایران؟اونجا جزو وقتایی بود که من بیتعارف خجالت کشیدم از رفتار هم وطنا

محبوبیت داره دیگه خواسته ناهواسته ازش حرف زده میشه تصور کن حتی اینحا هم حرفش شد

مامان منم امروز قراره آندوسکوپی و کولونوسکوپی 

مهسان به خدا انگار بچه ده ساله است اینقدر باید نازشو بکشیم گریه مبگنه زاری میکنه اصلا گذر عمر رو باور نکرده و نمیکنه

میگم مادر من من بچه شمام همه مدل بیماری داریم خب سنم رفته بالا دیگه 

آدم سنش میره بالا فرسوده میشه 

بازم میگه چرا من 😩😩😩

مامان شماهام اینجورین ؟

قرار شده عصر شوهرم بره دنبال خواهرم بعد بره دنبال مادرم 

برن مطب منم خواستم برم شوهرم گفت میای مامانت ازت مریضی میگیره 

حالا فردا میخواد بگه بچه های مردم چه کارایی برای مادراشون میکنن 😂😂😂😂😂😂😂

😘😘

مهسان فقط ایران نیست 

آخه منم به پسرم میگفتم آبرومون بردن 

پسرم خیلی اهل فوتباله میگه مامان رونالدو هر جا بره همینه 

فقط ایران نیست

وای چقد سخته عوض اینکه شما رو آروم کنه حالا در هر موردی و روحیه بده بگه چیزی نیس برعکسن ...

پیشش از مریضی بزرگتر بگو 

بگو مامان دوستم سرطان داره انقد با روخیه اس 

پدر دوستم مثلا فلان بیماری ...نمیزاره بچه هاش غصه بخورن ...

بابا ما الان پادرد کمردرد داریم ولی بزرگترا انتظار دارن هنوز هیچ جاشون درد نکیرن 

خاله ی مامانم ۷۶ساله اش پاهاش درد نیکرد منم گفتم خاله جان دیگه پا به سن گذاشتین استخونا دارن خالی میکنن برداشته میگه مگه من چقد سن دارم که پادرد شم 😐😐😐سکوتی کردم به بلندای همین سکوت

بقیه روکار ندارم 😂😂مردم باید قیافه میگرفتن براش 

نه بابا ذوق که نمیکنه 😅😅😅😅

همش میگه تو شانس داری 🙄🙄🙄🙄

میخواد پیش مادرشوهرم بگه امید کمک داره من ندارم 

مهسان خودش رفتارش با شوهرش جالب نیست 

کلا هر دو چشم دیدن همو ندارن 

اونم چشم دیدن منو نداره 

من معتقدم احترام احترام میاره

وقتی خودش احترام نمیزاره خب مسلما همسرش اونجوری رفتار میکنه 

من اصلا درک نکردم چرا برا دیدنش رفتن 

منم میخواستم حرفای مهسانو بگم،مثال بزن براشون از کسایی که سنشون بالاس ومریضن🙃

مادر بزرگ من هشتادوهشت نه سالش میشه فک کنم😉چندروز پیش اومده بود خونه بابام اینا،میگف خیلی پاهام درد می‌کنه😅هی میخواستم بگم گاهی شبا از پادرد نمیتونم بخوابم مادر😰چه انتظاری از خودت که پنجاه وچندسال ازمن بزرگتری داری😂

چند وقت پیش فشارش بالا رفته بود گریه میکرد میگف اگه بمیرم چی🤭یعنی امید ب زندگی ای داره که نگو🤩آدم کیف میکنه

اول حق مشاوره رو بزن۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰۱۰۱۰۱😁 بنظرم چیزی نگو و با صلوات ختم جلسه کن

به خدا بارها میگم

الان همین امروز همه ما میدونیم چیزیش نیست

ولی خودش دوست داره بره دکتر

تا یه چیزی میگیم میگه مگه شما پول میدین خودم پول میدم 

دیابت داره قشنگ شیرینی میخوره نوشابه میخوره 

بعد من که دخترشم سالی دو بار نصف لیوان میخورم

میگه من چرا دیابت دارم 🤭🤭🤭🤭

خب من چی بگم بهش جرات ندارم بگم خب کمتر شیرینی  بخور 

اها پس از روی مقایسه و آه و حسرت میگه 

مواظب باش موش ندونه متاسفانه این حسادتا همیشه حس بد میدن به آدم و حتی انرژی منفی ....

زیاد محل نزار هرچقد حرف زد یه لبخند بزن سکوت کن یا کلمات کوتاه نه بابا ...اینطورم نیس...یا خسته اس من مراعات میکنم تو خونه ..

زیاد براش توضیح نده بزار بفهمه که نباید درمورد همه چیز و همه کس نظر بده 

کاش بدونه نگاهشو عوض کنه اول به خودش نگاه کنه ببینه چکار میکنه که احترام متقابل نمیگیره 

بگو شوهر شمام فلانه اینجوره خوبه ..بزار زوم شه رو رفتار خودش و شوهرش

در کل بازم محل نده بزار هرجور راحته فکرکنه