دقیقا منم فقط از شادی بچه هام خوشحال شدم
این کوچیکه که اینقد رقصید بعدش از خستگی بیهوش شد
بعد یه جوری با چشم وابروش هم میرقصه همه می خندیون بهش
مهسان از صبح که من گریه میکردم این هی منو بوس کرد الکی خندید که من بخندم
منم سعی میکردم نبینه الکی می خندیدم
الان دیگه بغش ترکید اولش نگام کرد خندید بعد لب و لوچه ش آویزون شد و های های گریه
به زور ساکتش کردم
چقد بچه ها گناهدارن دقیقا هم حس میشن باهامون
نارین جان اتفاقااا برای این پیر و فرتوت بودن پدرت هم باید شاکررر خداوند باشی
اینکه عمر باعزت و طولانی عطاش کرده
و لذت داشتنش رو هنوز میچشی
جای کلی شکر و خو شحالی داره
لذت بردن از تک تک لحظه های با هم بودن رو
با وجود داشتن بچه و زندگی مستقل
باید قدر بدونی
اینو کسی داره بهت میگه که ده سال بیشتر طعم پدری رو نچشیده
کسی که پدرش رو با کلی آرزوووووو برای خانوادش تو اوج جوانی و شادابی سر یک تصادف لعنتی ازدست داده میگه😔
ما هیچ وقت جلوی یه سری اتفاقات رو نمیتونیم بگیریم ولی همین که
سالهای زیادی کنارت بوده و داشتیش شاکرررر باش عزیزززم 🥰
ای جوونم چه گل پسر نازی
خدا حفظش کنه😘😘😘😘
اوخدا چه خوشگل ژست گرفته ننه قربونش🥰🥰🥰
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز