دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

عالیجناب داره میمیره اگه من زن ایسان بودم به زودی ملکه میشدم،😎ای روزگار کو،،،،،

رفتم خوندمم

می فهمم خیلی مریضیش سخته

ولی خوب میشه خدا رو شکر

جیران بهتری؟

همسرت خوبه ؟منتقل نکردی بهشون؟

جیران خوشی اون جریان قبلی هنوزم هس؟میشه یه راهنمایی کنی درمورد همون سوال دعا و موضوعات فرازمینی. مشکلت حل شد ؟

نوشته مریضه حالش بده ریه هاش عفونت کردن و....نگرانه 

التماس دعا داشت

اره یادمه،

مهسان اینبار ماافتادیم رو دور🥲

ماشینم شروع کرده به ادادراوردن..کاش بشه عوضش کنیم😅

خسته شدم دیگه😰

خدا نکنه🥹🥹

منکه دیگه اصلا به هیچی فکر نمیکنم میگم ولش کن هرچی هست خوبه 

چکار کنیم همینم به زور میرسونیم سر وته شو بهم 

بخوام باز برم زیر قسط و قرض که مدل ماشین ومتراژ خونه بالا بره خودم میپوکم 

هرچی دارم بسمه 

خدا همینقدر رزقم کرده 

پول حلال رشدش همینقدر گنجشک روزیه دیگه

باشه عزیزم

آره من دیدم چند نفری رو خیلی حال شون بد بود

ولی الن بهترن خدا رو شکر

کلا انگار میاد توی بدن قسمتهای ضعیف رو پیدا میکنه 

بعضیا روده هاشون بهم میریزه از تظر گوارشی ...بعضیا ریه 

بعضی استخون درد شدید میشن 

من و شوهرم باهم افتادیم شوهرم گلو درد شدید بود ابم نمیتونست بخوره 

من انگار از چرخ گوشت بیرون اومده بودم تمام استخونام درد میکرد ولی کلا دو روز طول کشید روز سوم سرپا شدیم تا خدودی 

ولی تا الان که بیست روز بیشتره هنوز علائمش هست

ببخشید مهسان جان 

من این مدت خیلی از ریپلای ها رو از دست دادم 

الان یه مختصر نگاه کردم یاد مستقل و تبی افتادم که به هر کی که می‌ره پیام قبل رو جواب میده چه انگی میچسبونن، بیخیال شدم 😩😩🤣🤣 

خلاصه گناه ریپلای های پاسخ نداده گردن این دو بزرگوار 

البته گردن مستقل، برای قسط های منم هست🤣🤣🤣 

عرضم به خدمتت که نه، اون داستان سر جاشه متاسفانه اما دست یه نفرشون قطع شده از زندگی ما و این به طور مستقیم و غیر مستقیم اثرات خوبی داره. 

ببین طرف با خودش کلی کلی مال برد، اما رفت. الان هم اون بنده خدای درگیر بابت رفتن اون شخص مریض شده، یعنی ظواهر امر همه بده، اما خوبیش اینه رفته. درسته کلی هم مال برده اما اون طمع باقی مونده اموال رو داشت. همینکه یه سری چیزا مونده خداروشکر. 

نمیدونم چقدر تونستم در عین ابهام، منظورم رو برسونم. 

میدونی مهسا، من منتظرم مثلا اون فردی که درگیره ظرف چند سال آینده متحول بشه و براش چیزی برای ادامه زندگی مونده باشه. وگرنه که شرایط الانمون سخت تر هم شده. ولی این آدمها در کنار اون سرشاخه اصلی حدود بیست و دو سال تو زندگی ما بلاهایی سرمون آوردن که غیرقابل گفتنه. 

ببین من خیلی بالا پایین دنیا دیدم، آدم لوسی نیستم که مثلا یکی پِخ کنه بترسم یا اذیت شم، اما امان امان از روزهایی که این آدمها ساخته بودن. 

حداقل حداقل اثر مثبتش اینه مامانم می‌تونه برگرده. بدون ترس و لرز. ما واقعا میترسیدیم وقتی ما نیستیم مامانم رو دور از جونش سر به نیست کنن. 

ولی راه بسی بسی دراز در پیشه. 

میدونی روزی که فهمیدم جوری میلرزیدم که دندونام بهم میخورد. من واقعا واقعا واقعا بیست سال گذشته زندگی نکردم و اینو هیچ وقت هیچ کسی درک نمیکنه. 

وگرنه اون داستان همچنان هست، اما یه دست مهمشون قطع شد اما خب هزار تا دست دارن🥲

خلاصه اش برات خوشحالم 

تبسم قبول کرد که دیگه اون واژه رو نگه بچم نمیدونست بده 

یه لحظه فکر کردم مامانت ناراحت هست از رفتن طرف بعد که گفتی میتونه برگرده نظرم عوض شد مطمعنا خوشحاله از ایناتفاق. 

الهی خبرای بهتر و خوشتری بشنوی 

یکم نفس بکشی و بگی سلااام زندگی 😄بی دغدغه

چی شده ؟

امیدوارم شوهرش زودتر خوب بشه

خیلی ناراحت شدم 😓😓😓

🤲🤲

خدا از زبونت بشنوه 

مشاور من گاهی میگه (البته جدیدا که مثلا همه مراحل رو پاس کردم) میگه لعنتی چطوری زیر بار این همه مشکل زنده موندی🤣🤣🤣🤣🤣 

یادش بخیر 

یکی بود فرزانه ۵۸ 

قبلا تو تاپیک بود 

میگفت مادر بزرگم میگفت خدا کنه روزایی که سخت گذشته روزای ذلتمون تو دنیا بوده باشه روزای عزتمون در پیش باشه 

امان از عزیزی که ذلیل میشه و سالهاااااااااااااااا کاری از دستش بر نمیاد 

امان 

روضه امشب بسه 

داریم به ایام شادی نزدیک میشیم، روضه فعلا غلاف میشود، میریم روز مادر رو‌ جشن بگیریم