2777
2789
عنوان

دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

| مشاهده متن کامل بحث + 1286060 بازدید | 69171 پست
الان پسر من دو سالش نشده شیشه ی با ومو ببینه دیگه غذا نمیخوره همش باید بادوم بخوره یا امروز یه ربع ب ...

🤣🤣🤣عزیزم 

کوچولوی منم عاشق بادومه

اصلا نه میشه جلوشون گرفت و نه دلت میاد

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

ما خودمون طبقه بالای همکف هستیم الان پله هامون کمهخونش قدر السهم دار هم هستببین مثلا تهرانسر که میگر ...

منطقه خیلی مهمه

ولی خب سال ساختم مهمه


مدیریتم بخون

اطلاعات خوبی ممکنه دستت بیاد


من جات باشم با این پول، جنت اباد رو پله بعدی خریدم میذارم

همینجوری برو تا ایشالا برسی ولنجک

کوچیکه ۵۶ یه خواب ، ولی خونه ی قشنگیه 😍هدفمون این که خونه رو بزرگ تر کنیم و محله بهتر بریم

ان شاالله صدمتری در محله دلخواه بخری 

اتاق نوزاد و مهمان ..

بعضی چیزا توی زندگی بدست آوردنی نیست بی خیال شدنیه ....
@دیفن_باگوجه دیفن غنی سلام خوبی؟چقده کم حرف شدی دخترمفقط میای چند تا جمله قصار و گزیده و شیک میگی و ...

سلام مستقل جون

چند روز سفر بودم، برگشتم خونه متاسفانه پدربزرگ همسرم فوت شدن و این چند روز همش درگیر کارهای مراسمشون بودیم

امروز برگشتم خونه خودمون، کلی کار عقب افتاده داشتم، به اونا رسیدگی کردم

و تازه تونستم بیام پیامای این چند روز رو بخونم

منم یکی دو روزه همش یادم میاد چرا دیفن نمیاد ولی میگم شاید مشغول کار علمی پژوهشی چیزی هستن

محبت داری فدات شم

گفتم بالاتر، درگیر مراسم ختم و این ها بودیم

چقدر ناهماهنگی و بی مسولیتی آدم رو اذیت می کنه، من سال ۹۸ مادربزرگ پدریم که فوت شدن برای اولین بار در جریان مراسم و پذیرایی و این ها قرار گرفتم

بعد خانواده پدریم، اینقدر که جوون هاش با مسولیت و هماهنگ و دقیق بودن اصلا نذاشتن عموها و عمه ها درگیر بشن

همه کارهارو نوه ها انجام دادن و من تصورم این بود که همه جا همینطوره

اما متاسفانه تو  مراسم پدربزرگ همسرم خیلی کم لطفی دیدم، واقعا ناراحت کننده بود. همسرم که سه روز کامل کلا ۸ ساعت هم نخوابید

من هم در حد توانم کمک کردم.

شاید نتونین تصور کنین چی می گم در مورد ناهماهنگی

در این حد بگم که ساعت ۲ و نیم مراسم داشتن، بعضی نوه ها و فرزندان متوفی نیم ساعت بعد رسیدن!

شام می دادن تو رستوران، فرزند متوفی اصلا در جریان نبود که شام خونه نیست و بیرون هماهنگ کردن.



شوهر من بهم میگه تو واقعا بچه تهرانی؟😂حالا خواهرم واسه خودش گوگل مپیه ماشالا

🤪🤪🤪منو بابام آدرس یابیم ن خیلی خوبه. مامانم که داغون. آنقدر اذیتش میکنیم.. یعنی بیرو باشن زنگ میزنم مامان کجایین. میگه صبر کن از بابام میپرسه 🤣😁😁ولی من خوبم تو ذهنم میمونه. ولی بابام عالیه یه بار یه شهرو بره دفعه ی بعد همه جاش یادش میمونه. تهران مثل کف دست میشناسه.. خیلی حواسش جمعه. 

سلام مستقل جونچند روز سفر بودم، برگشتم خونه متاسفانه پدربزرگ همسرم فوت شدن و این چند روز همش درگیر ک ...

آخی

روحشون شاد دیفن جون


من وقتی خبر فوت پدربزرگ و مادربزرگ میشنوم دلم یجوری میشه

جای خالیشون همیشه حس میشه😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز