دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

یعنی حیفِ اونهمه کتاب و اشعاری که من خوندم

کم آوردم جلوی اینهمه ترانه سراییات😂😅

جیران من الان دلم میخاد یکی نازمو بخره 

برام آشپز و پرستار بچه بگیره 

من فقط برم آرایشگاه مو رنگ کنم و کارای زیبایی 🤣🤣🤣

ولی ظرفام مونده جارو باید بکنم حمام بکنم 

بعدش هم برم مدرسه دعواااا بارون هم میاد تند تند🥴🥴

بجزحال خراب یه چیزیم دیروزشنیدم خرابترشدحالم لعنت به همشون😭😭😭😭

دلداری لازمم

دعوالازمم

بشنابید🥲

😂😂😂😂😂😂

تا حالا یه کارمند دیدی

ندیدی ؟؟؟ منم 😁😁😁😁😁

سلام 

آگرین جان شما زایمان کردی؟😍😍🥰🥰

تبریک میگم ....انشالله قدمش پراز خیر و برکت باشه براتون 

چی شده عزیزم 

قدم نورسیده مبارک 

چندوقته فارغ شدی بسلامتی؟

فداتشم عزیز

ممنون

بله ۲۰روزی میشه

زنده باشی عزیزم

۲۰روزتقریبا

وایی چقدرحالم خرابه راستش جزشماها واینجاهییییچ جایی نداشتم مغزم نترکه

الان مینویسم

تو میگی ترانه سرایی میکنم 

من میگم زبانم در تعریف از محبوبم قاصره 

عذر خواه هستم که هنوز کلماتی در وصف محبوب من ساخته نشده  چون زمین تا به امروز چنین مخلوقی ندیده است 

تو در برابر کلمات ناقصی که برای محبوبم به کار میرود کم آورده ای، من در مقابل زیبایی سیرت و صورت او کم آورده ام 

قدم نورسیده مبارک😍 

اها 

خب شما فکر کردم از هفت صبح میری تا پنج عصر 

البته با تایم نهار ..همین میشه دیگه اره 

خواهرم یه شرکت که نمیشه گفت یه دفتر داره حدودا هفت هشت نفر کار میکنن اونحا 

از هشت صبح تا دو ونیم 

بهشون چاشت میده 

همون ساعت ده مثلا صبونه چای میوه دمنوش ...

اخی چه قلب رئوفی 

من خدایی یدونه دختر دوست داشتم داشته باشم ولی پسر دوتا 

نارین جااان

قضیه ازاین قراره من یه خواهرشوهردارم مریضه اسکیزوفرنی داره بااایدبستری بشه اما نمیبرنش حالابماند کل این قضیه

من شهردیگم اونهاشهردیگه

رابطمم باخانواده شوهرخوبه الحمدلله یعنی دوری واحترام ازاول

اینها یه دخترعمه داشتن چون شوهرم نگرفته خانواده عمش ده ساله باهاشون قهره

حالااشتی کردن ورفت وامدشروع شده دخترعمه هم هنوزشوهرنکرده رابطش بااین خواهرشوهراصمیمی شده 

اون خواهرشوهرم که بیماره همه جاگفته شوهرمن واون دخترعمهه عقدکردن وفلان

میدونم دخترعمه چقدرذوق وشوق داره ومیمیره بابت این حرف

چندش دیدمش یکباراگربدونی چه دلبری جلوی شوهرم میکرد🫥خوبه منم بودما

دیگه نزاشتم همسرم پاش بخوره اونطرفا

الانم فقط باخودم میره خونه پدرشوهرم وبرمیگرده البته جلوی هیچکسی نگرانیمونشون ندادم ونمیدم

درددلم اینجاپیش شماست

ازوقتی شنیدم اعصابم کامل بهم خورده

اون عمهه اهل جادو وجنبله کلا خراب کردن زندگی کسی براشون کاری نداره من میشناسمشون

وایی حالم بدشد شنیدم حرف خواهرشوهرموخدامیدونه

میدونم مریضه میدونم همه خانواده میدونن بیماره

ولی حرفش اتیش انداخت به جونم فقط زیادی جلوخودموگرفتم هیچی بهش نگفتم

راستش ازذهنم بیرون نمیره😭😭😭😭

چرا آیتم قربان صدقه رفتن برای محبوب نداره؟؟؟؟؟ 

  « زنانتان مهربان باشید، دل‌هایشان را به‌دست آورید تا آنها نیز  شما همراهی کنند. ایشان را وادار به کاری مسازید که میل ندارند و بر آنان خشمگین نشوید» 

حدیث پیامبر