2777
2789
عنوان

دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

| مشاهده متن کامل بحث + 1189991 بازدید | 61052 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سیلخروشانسدچه عباراتیهمون مرد کارگره و زن بناببین جیرانمن پدرم نه اهل بریز و بپاش بودنه ولخرجبنظرم م ...


نخواستم سکرت باشم 

منظورم اینه اخ و پیف نمیکنم، ایده آل ذهنیمو میگم

مستقل خب فک کنم همه میدونن،مرد آیده آل از نظر من بابامه😁 

بابای من شدید شدید لارج بود. 

زمون جنگ تانکر خیلی خیلی بزرگ گوشه حیاط ساخته بود پر از نفت 

همه همسایه ها میدونستن میتونن بیان بردارن 

یه مدت نفت کم بوده،رفته از یه شهر دیگه خریده آورده به همه گفته بیاین بردارین، همون موقع که نفت بازار سیاه داشته

ما یه انباری خیلی خیلی بزرگ گوشه حیاط داشتیم، شاید صد متر بود، من قشنگ یادمه تا سقف پر میشد، دو روز بعد خالی میشد، حبوبات هر چی که فکر کنی،گردو، بادوم،  خب کلی زمین کشاورزی داشتیم، محصول رو سر زمین میفروخت، از هر کدوم چندین گونی میآورد خونه به دو روز نکشیده مفت پخش میکرد اینور اونور. 

بزرگ که شدم دیدم آدمها محصولات در حد سه چهار کیلو رو میارن میفروشن تعجب میکردم.


در عین حال حواسش به اقتصاد کلان هم بود اما تو ریز اصلا کاری به هیچی نداشت. ببین خدا شاهده خدا شاهده ما گوسفند می‌گشتیم (برای خوردن) معمولا دو تا رو تو یه وعده میکشتیم، داییم و خانوادش که بودن کباب درست میکردیم، یه رون هم مامانم میذاشت ببرن، دو روز بعد از گوسفند مامانم اگه میگفت گوشت بخر، بابام سرشو بلند نمی‌کرد بگه پریروز گوسفند کشتیم.‌ 


مامانم حساب و کتاب اصلا بلد نیست. مامانم زرنگ نیست اصلا، مدیریت گردن بابام بود. اما کلمه پول و مسایل مالی توی خونمون مطرح نبود. من کارای اقتصادی دوست داشتم اما خواهرام اصلا. 


من ایده آلم هنوز هم همون سیستمه. اگر پدر من دستش رو سفت می‌گرفت خیلی خیلی بیشتر داشت اما همیشه دستش رو باز میذاشت تا این پول جاری باشه. 


اما زندگی خودم، فکر کن مثلا از میلیون دلار رسیدیم به میلیون تومن🤣🤣🤣🤣 اصلا قابل مقایسه نیست.‌ مورچه‌ چیه که کله پاچش چی باشه😁😁😁😁 ولی کلا زندگی خودمون هم همسرم از هیچ موضوع مالی خبر خاصی نداره🤣 

مثلا یهو میگه فلان چیز رو بخریم میگم عزیزم نداریم، میگه عه فکر کردم داریم😁 الان بیام بگم صد میلیون تو کارته نمیگه آفرین از کجا اومده،بگم ده هزار تومن تو کارته نمیگه عه کجا رفته🙄🙄🙄 



ولی ولی ولی 

من اگه مرد بودم (خیلی دلم میخواست مرد بودم، واقعا دوست داشتم) اگه مرد بودم به زنم ابدا سخت نمیگرفتم، اما اختیار رو‌ هم به زنم نمیدادم🤣🤣🤣🤣 من ازین حاجی بازاریای قدیمی میشدم😁 

کلا بی تعارف،کمتر زنی رو دیدم تو مسائل مالی چغر باشه😰🙈 


نود درصد زندگی هایی که دیدم، زندگی کارمندی،کارگری، آب باریکه ای، نه که هیچی تهش نیست اونو بدی به زن طفلک، خوبه. 

به دندون می‌کشه یه چیزی میسازه.‌ تازه همونم زن بساز باشه.‌


عدد و رقم از یه حدی بالاتر یا یه سری شغل های بازاری و اینا، اصلا واقعا جا نداره زن رو درگیر کار کرد. طرف میخواد معامله بزرگ کنه، خب نمیتونه پول رو قفل زنش کنه یا زن براش برنامه بچینه. 


زن ها، بخدا جسارت نمیکنم، حقیقتی که دیدم رو میگم،مخصوصا وقتی سبک ذهنیشون خیلی یه قرون دوزاریه، بعضی جاها مانع پیشرفت میشن🙈🙈🙈🙈 


زنها خیلی جزیی نگران (اغلب) تو کار بزرگ، این ویژگی مانع موفقیت میشه. برای همین به نظر من یه نسخه واحد نداره. اونی که زرنگ تره (بسته به شغل و درآمد و ...) باید مدیریت کنه. 


تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز♥️
خواهش عزیزم❤️من کاملا همسرت رو تو این زمینه میفهممکاش جامون جابجا بود رعدی جون😂بد برداشت نکنی یه وق ...

می دونی 

چون می فههمم روحیاتون رو 


ی جواری 

 حس کردم این مدت 

که خیلی ب شیک بودن و مرتب بودن و منظم بودن

و مدیریت مالی اهمیت می دین

تا حدودی 

مثل همسرم


آره ب قول شما جای ک بوی خساست بیاد نمیشه تحمل کرد...

ولی مثال

 ی سالی ما فامیلی فامیلای ما بودن ن همسرم

 رفتیم شهرستان عروسی میزیان ی خونه ویلای کوچک در نظر گرفته بود

وقتی رفتیم خیلی خوش گذشتم چون حدود ۱۰۰

 نفری ی دو روزی کنار هم بودیم و کلی خاطره شد برامون



ولی همسرم خیلی دوس نداشت همش می گفت بریم هتل


یا بریم سوئیت کرایه کنیم...راحت باشیم حداقل برا خواب باید جا می گرفتیم



می گفت اینجا برا

حموم و سرویس مشکل داریم جمعیتش زیاااده


یا می گفت خیلی اذیت میشم اینجوری با لباس چروک و نا مرتب بریم تالار


منم بخاطر اینکه آروم بگیره 

ب داداشم گفتم ی جای  خوب با میز و اتو بده بهش


دیگ بعد از اون گفت هر وقت خواستی از قبلش من جای رو

رزرو می کنم



چه طرز فکری دارهمگه آدم بخاطر پول ازدواج میکنه؟ ( بعضیا بله ، بعضیا خیر)روش کار کن ماریصبور باشبالاخ ...

فکر میکنه من باعث شکستش شدم که با پولا مثلا طلا خریدم!

خودش تاحالا حتی هزارتومنی هم پس انداز نکرده و اعتقادی بهش نداره. حالا دیدم داره دنبال وام میگرده که بخره نگرانم باز میخواد با پول وام چیکار کنه! ولی بروز ندادم

 چندوقته سعی کردم خودمو بکشم کنار. گفتم مسائل مالی و کاریتو به من نگو من استرس میگیرم! آخه وقتی پول داره با من مشورت نمیکنه که مثلا با پولا چیکار کنم وقتی بی پول میشه میاد میشینه با قیافه مظلوم حرف میزنه که من بهش پول بدم و...

 پریشب سر میز شام داشت شروع میکرد که برا فلان قسط پول ندارم، دید من عکس العملی نشون ندادم به حرفاش و بحثو عوض کردم، دیگه چیزی نگفت



راستی مستقل به پس انداز مخفی اعتقاد داری یا همه چیزتون اشکاره؟

میدونم که به حرفاشون توجه نمینموییبهترین کارو شوهرت میکنه

آره بابا اگه توجه مینمو م که تا الان پیش نمیرفتیم..🤣🤣🤣 من سالی یه بار حداقل همه ی فامیلامون دعوت کردم مهمونی دادم. اونا اصلا فقط میرن،یه دفعه یکیشون منو بعد خرید مرغ و گوشت دید تیکه انداخت چه خبره شوهرت ببینه میترسه😏😏گفتم نه که تا الان سر سفره ی تو بودم. سفرت همیشه تو خیابون پهنه، خندید گفت قانع شدم غلط کردم😁

سیلخروشانسدچه عباراتیهمون مرد کارگره و زن بناببین جیرانمن پدرم نه اهل بریز و بپاش بودنه ولخرجبنظرم م ...


راستی 

کارگر و بنا 

توش خیلی زحمت و سختی و یه قرون دوزاری داره😁 


من به فراوانی اعتقاد دارم 


مثل سیل (بدون خرابی) 

خروشان 


هر چند که الان تو فراوانی نباشم،اما رزق باید خروشان و فراوان باشه 


یه اعتقادی دارم، شاید مسخره باشه،من میگم شمردن باعث میشه برکت بره😁 حتی ذکر رو هم خیلی با تعداد مشخص حال نمیکنم. خدا بی حساب و کتاب بخشیده و میبخشه. من چرتکه نمیندازم. 

من میگم یه صفحه هایی رو نباید پر کرد و نوشت، جای خالی برای خدا باید گذاشت. 

من اوایل که مدیریت اومدم، جو منو گرفت، دو ماه مخارجم رو نوشتم. پیر شدم. سر و تهش بهم نمی‌رسید. 

الان بعضی صفحات برای خداست.‌ یجوری باید برکت بذاره که من نفهمم.‌مو رو از ماست بیرون بکشم لطف خدا اون وسط گم میشه😁


(این یه اعتقاد دلیه و ریشه علمی ندارد🤣🤣🤣🤣🤣)

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز♥️
نخواستم سکرت باشم منظورم اینه اخ و پیف نمیکنم، ایده آل ذهنیمو میگممستقل خب فک کنم همه میدونن،مرد آید ...

تکبیر


ولی من اگه مرد میشدم، احتمالا به زنم سخت میگرفتم

بهتر که مرد نشدم

البته که من اصلا دوست نداشتم مرد باشم 


جیران

پدر تو از دریا داشته یه لیوان آب برمیداشته

خدا بیامرز همینم که گذاشته بقیه قدر نمیدونن و بلااستفاده س( طبق گفته های خودت) ، پس همون بهتر که مامانت مدیریت نکرد


 راجع به زن‌ها هم باهات هم عقیده م


میدونی به خودم چی میگم؟

میگم چرا تا اسم سرمایه گذاری میاد من باید به طلا فکر کنم؟

طلا باید آخرین گزینه باشه بنظرم 

دوست دارم طلا رو به چشم استفاده بخرم

نخواستم سکرت باشم منظورم اینه اخ و پیف نمیکنم، ایده آل ذهنیمو میگممستقل خب فک کنم همه میدونن،مرد آید ...

این بخش آخر حرفات رو همسر من همیشه میگه 

ولی من نظرم اینه بخشی از پولت رو سرمایه گذاری کن بخشیش رو پس انداز کن. زندگی هزار رو داره. ولی همسر اصلا هیچ حتی هزاری هم پس انداز رو قبول نداره

کلا تو همه چی تعادل قشنگتره 

تکبیرولی من اگه مرد میشدم، احتمالا به زنم سخت میگرفتمبهتر که مرد نشدمالبته که من اصلا دوست نداشتم مر ...


آفرین 


خلاصه من هم ایده آل ذهنیم و هم نحوه زندگیم رو‌ گفتم. 😁 

سکرت مکرت نداریم😁 


آخ که من دوست داشتم مرد بودم. واقعا دوست داشتم. به زنمم سخت نمیگرفتم (اصلا و ابدا) ولی واقعا و تحت هیچ شرایطی زنی مثل خودمو نمیگرفتم🤣🤣🤣🤣🤣 آخ آخ 

زن باید خوشگل، مهربون، سرخوش  باشه مثل مامانم😁 


انشالله به اون مرحله هم میرسی. 😍 بعدش من قسطای بیشتری گردنت میندازم😁

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز♥️
آره میدونم منظورت چیه... یه سری خرجا واسه همسر من تعریف نشده😆😆😆مثلا سورپرایزایه عجیب و غریب همیشه ...

بنده هم از سورپرایز متنفرم 

اوایل آشنایی همسرم به مناسبتی منو سورپرایز کردن و خوب پس زمینه ذهنیشون این بود که هر دختری رنگ صورتی دوست داره در حالی که من از تمام طیف رنگ صورتی بدم میاد 

خریدهای خوبی هم انجام داده بودن تم هم عالی بود اما صورتی 

همونجا تصمیم گرفتم کم کم سورپرایز رو حذف کنم

من ترجیحم کار با برنامه ریزی هست حتی برای همسرم تولد گرفتم همه گفتن سورپرایز کن و دوست و همکار دعوت کن 

اما من اطلاع دادم و چقدر خوب شد این اطلاع دادنه چون همسر از لیست بنده نزدیک به ده نفر رو به دلایلی که از نظر خودش و بنده منطقی بودن حذف کرد 

اگر سورپرایز میکردم با توجه به شنیدن دلایلشون مطمئنم این جشن بدترین اتفاق زندگی ما بود

ققنوس
من میگم مرد باید عین سیل باشه، خروشان فقط بیاره😁 زن سد باشه جمع کنه یعنی اینکه مثلا مستقل میگی دوست ...

منم با شما موافقم 

شاید چون من تجربه تلخ چندین خانم از همسر حساب و کتاب کن رو شنیدم

منظورم رعدی جان نیست امیدوارم بد برداشت نکنن

بنا به دلایلی شغل ما خیلی با مردم در ارتباط هست و مجبوریم یچیزای خصوصی از زندگی آدم ها بشنویم 

مرد حساب و کتابی اگر خسیس نشه خیلی خوبه 

ققنوس
فدات بشمممم❤️❤️اینقد دختر فهمید و مهربونی خوشحالم از هم صحبتی و دوستی با شما❤️❤️بله قشنگ می فههمم چی ...

ترکیب من و همسر یکی از خواهرا میشه دو تا آدم پولدار ،خوش لباس اما لاغری در حد سو تغذیه

ترکیب همون خواهر با همسر من میشه دو تا آدم بسیار چاق که هر روز در حال درمان فشار خون و چربی خون هستن یه خونه و یه ماشین ساده


ققنوس
این بخش آخر حرفات رو همسر من همیشه میگه ولی من نظرم اینه بخشی از پولت رو سرمایه گذاری کن بخشیش رو پس ...


آخه ماری، سابقه هم مهمه دیگه. 

بخدا روم به دیوار که اینطوری میگم

این حرف رو خیلی از مردها برای تحقیر زنها میزنن یا برای بازی ندادن زن.‌

خب باید دید خروجی رفتار طرف چیه. 

من حالت ایده آل مرد بسیار زرنگ و کاری رو گفتم. گفتم اگر چنین مردی بودم چنین رفتاری میکردم. 

اما اون مرد مثلا همسرش تو خونه دو هزار متری میشینه از امکانات استفاده میکنه، ملکه طوری زندگی میکنه، به زنش میگه کاری به کار حساب کتاب نداشته باش.‌


برادرم دست راست پدرم بود، همیشه این خاطره رو تعریف می‌کنه. میگه اومدیم خونه، اون موقع سر یه کاری تو فشار بودن، میگه با بابا اومدیم خونه، من تا نشستم سر غذا،شروع کردم داستان گفتن که فلانی اومد اینطوری شد، اونطوری شد (جلوی مامانم و بقیه)

میگه بابا هیچی نگفت 

فرداش بابام می‌خواسته بره سرکار، برادرم هر چی اومده که مثل هر روز با هم برن، بابام گفته تو بشین خونه خاطره زیاد داری برای تعریف کردن🤣🤣🤣🤣 

یک ماه اجازه نداده برادرم پاشو‌ تو مغازه ها بذاره😁😁😁😁😁 


همیشه می‌گفت زن و بچه رو نباید  قاطی فکر و خیال کار کرد. 


خب من تو اون فرهنگ، با سیستم مرد زرنگ، میگم زن ها بخاطر تاریخچه ای که دارن، کمتر تجربه دارن، خب طبیعیه خیلی قاطی نشن. بیشتر ثروتمندای زن تو دنیا، ورثه های پولدارن. مثل هیلتون ها و ... یعنی این یه موضوع جهانیه 

نرخ زنهای ثروتمند خیلی کمتره. 


نه اینکه مثلا ما همیشه تو اضطراب حرکتهای همسرتون باشیم، بعد نظرشون این باشه 

این دیگه یجور زرنگیه. 


والا تو نباشی که زندگی رو هواست. این مناسب تو و نوع زندگیتون نیست که.

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز♥️
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز