والا
چندروز پیش افطار دعوتمون کردباخواهر شوهرم اینا
دخترمن گوشی اونو برداشت بازی میکرد هی مادر شوهر می‌گفت رها گوشیوبده فلانی(پسرخواهرشوهر)بازی کنه اون مهمونه(مثلاً میخاست پیش دامادش خودشیرینی کنه🤢)
حالاانگارمابه زورخودمونودعوت کردیم😏
چندبار گفت این حرفو
من ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم
آخرش خواهر شوهرم گفت مامان این چه حرفیه ماهردوتامونم مهمونیم
ب همسرم گفتم چیزی نگوبیخیال شو
ولی رفته بود گفته بودازاین به بعدکارداشتی به فلانی بگو چون انگار اونا عزیزتراز ماهستن برات
دوماد نقی پشم یه ملت دستشه🤣🤣🤣🤣🤣
افرین به شعور خواهر شوهرت،هممون این فرق گذاشتنه رو دیدیم هر کدوم یه جور ولی باید گفت تا بدونن فهمیدی، به نظرم شوهرت خوب کاری کرده که گفته به مادرش،ماهم یها جون چند ماهه درگیرم یه بار مادرشوهرم اسمی از من نبرد همش بچه هاش گرفتار خودش اینطور یه بار نگفت تو هم خسته شدی،ولی خواهرشوهر بزرگم بارها گفت ،درکم کرد،دلداریم داد ،خدا خیرش بده ولی مادرشوهرم.....حالا اگه دختر خودش تو این وضعیت نبود بیا و ببینننن
سلام عزیزان، امشب شب بیست و پنجم ماه رمضونه، جهت یاد آوری نوشتن حاجات و گذاشتن لای قرآن و برآورده شدن تا سال آینده ان شالله🙏🏻🙏🏻
غمگینم
غمگین عالم
اخ ک دلم داغونه 💔💔💔💔
امشب از داییم اینا پرسیدم خالم کی زایمان می‌کنه
گفتن ها ؟ زایمان کرده 🥲💔
گفتم کی؟
گفتن وسطای اسفند 💔💔💔💔
بچه هاش زود ب دنیا اومدن دو هفته تقریباً دستگاه بودن
مدیون کرده بود ب ما نگن 🥲💔
ای قیافه مادرم 💔 ای مادرم 💔💔💔💔
غم عالم رو چهرش اومد 😓💔💔
خنده هاش جمع شد تا آخر 😓💔
من خونه رو سابیدم تمام اسباب بازی دخترم خونه پخش بود
رو فرشی جمع کردم
میوه و شیرینی آماده کردم
برای احترام رفتم خونه مامانم ک داییم اینا رو بیارم خونمون
نیومدن گفتن اینجا دیدیمت 😐😐
خونه خودت بودی میومدیم
من برای احترام اومدم ک☹️☹️☹️☹️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز