آرههه مامان و بابا و خواهرم کلی ذوق و اشکی شدن😍😍
بابام گفت من خیلی وقت بود دلم نوه می خواست
به همکارام حسودی می کردم که بابابزرگ شدن😂
خانواده همسرم کلا خجالتی هستن اما اونا هم خوشحال شدن
پدرشوهرم کله ام رو بوس کرد و تبریک گفت🙈☺️
مادرشوهرمم طفلک سرماخورده بود، بوس هوایی فرستاد😄
امااا خواهر شوهر که عشققق کرد♥️🥰🥰 نمی تونست رو پاش وایسه
بهش تلفنی زنگ زدم و گفتم بعد ما داشتیم می رفتیم شهر خانواده خودم،گفت یه لحظه بیاین ببینمتون قبل رفتن
رفتیم جلو کلینیک بین مریضا پرید اومد بیرون با همون لباس کارش😃 کلی بوسم کرد و گفت آرزوش این بود که با هم نی نی بیاریم🥳