من خیلی عصبیم خیلییییییییی
امروز شوهرم و داداشش بحثشون شد بعد داداشش پاشد یدونع محکم زد تو سر شوهرم و دعواشون شد بعد شوهرمو هی اون شروع میکرد کتک میزد
منم رو شوهرم خیلی حساسم جدا از اینکه هزار تا فحش و حرف به من و شوهرم خودشو زنش پیش مامان باباشون دادن
داد زدم سر برادرشوهرم که بر چییییییی میزنیش میخاستم برم تیکه تیکش کنم جوری که از رو زمین محو بشه حس میکنم یه کینه خیلی عمیق رفته تو قلبم
شوهرم خیلی مظلوم هر کثافطی از جاش پامیشه کتکش میزنه حرف بارش میکنه
دلم میخاد برادرشوهرم رو بکشمممممممممم بعدش برام مهم نیست الان واقعا دلم میخاد اون ادم عوضی رو بکشم
گردن شوهرم گرفته کنار چشمش زخمع پاهاش کبودع شوهرمم کتکش زد ولی خب اون عوضی خیلی زد و به ناحق اون شروع کرد به خدا امروز قلبم تیکه پاره شده چون شوهرم بچه اخره همیشه داداشای دیونش بهش زور میگن وحشیا
شما بودید چیکار میکردید؟
