حدود نیم ساعت یا چهل و پنج دقیقه میشه که تو آشپزخونه مشغول شام درست کردنه و هنوز نمیدونم چی داره درست میکنه ولی بوهای خوبی میاد
از اول مشغول شدنش هم شروع کرد از به دنیا اومدن بچمون گفت الان رسیده به اینکه وقتی پیر شد دوست داره کت و شلوار بپوشه یه کلاه شاپو هم بزاره سرش عصا هم داشته باشه دستمو بگیره باهم نوه هامونو ببریم پارک😂😅
بعد بهش میگم شاید کاوه(اسم پسرمون هنوز به دنیا نیومده) نخواد ازدواج کنه اصلا چرا داری واسه نوه هات برنامه میریزی
میگه اگه مثل باباش باشه زود ازدواج میکنه اگرم اون ازدواج نکنه دخترمون ازدواج میکنه
من هنوز اولی رو به دنیا نیاوردم دنبال دومیه😅