بچه همسایه پسرم رو تهدید کرده بود با چاقو چشمش رو درمیاره وگردنش رو میبره

حواست باشه ها اون بچس نمیفهمه چی خوبه چی بد یهو دیدی خدایی نکرده انجام داد

منم بچه بودم یه پسری تو کوچمون بود همش تهدیدم میکرد من به مامانم نمیگفتم 

یبار شیشه درو با توپ شکست تیکه بزرگشو ورداشت مثل چی میدویید دنبالم منم با گریه فرار میکردم ولی زیر ارنج دستمو اندازه یه بند انگشت برید تا برسم جلودرمون خون کوچه رو ورداشت هنوز جای بخیش میبینم یاد اون روز میوفتم😵‍💫

معتاد بود

میرفتی دستشو میگرفتی میگفتی منم اونموقع میگیرم قلب تورو با چاقو درمیارم تیکه تیگه میکنم 

خب یه بچه ی بزرگتر اومد خونه اتون

بفرست تو کوچه یه فصل بچه رو کتک بزنه و بیاد😐

یاخدااااا

عزيزم حتما حتما با يه روان شناس كودك صحبت كن ، دلم براي فرزندت كباب شد ، والله ما خودمون هم باشيم نميدونيم مقابل همچين چيزي چيكار كنيم ، بچه رو تنها گير بياره يه بلايي خدايي نكرده سرش مياره، اون بچه هه مشكل داره، شوخي نيست قضيه ، چون بزرگسال هر چقدرم لاش و لوش باز يه منطقي هست تو كارش ، بچه ي اين سني منطق هم نداره بي مهابا و بي عقل يه وقت يه بلايي سر يكي مياره خدايي نكرده چون ذهنش تكميل نيست به خاطر سن و تو عالم خودش سير ميكنه ، احتمالا فيلماي خشونتي يا بازي هاي اينجوري ديده و هنوز هم درست و غلط رو نميدونه، من جاي شما باشم به جايي كه بچه رو بفرستم تو كوچه اول يه دفاع شخصي ميذارمش بعد هم يه تكواندويي چيزي تا روحش و جسمش با هم تقويت بشه ، از اين قلدر ها زياده تو جامعه ، ولي چون خيلي كوچيكه از ترس دورش كنين فعلا حتما هم با روان شناس كودك مجرب  صحبت كنين 

ت مجتمعتون پسر نوجوان و بزرگتر ندارید وقتی هستن بچه رو بهش بسپارید بگید هوای پسرتو داشته یاشه

ببینه پسرت یار داره هواشو داره 

دمش میزاره رو کولش

بهش بگو اگه دوباره این حرفارو بزنی یا اسیبی برسونی زنگ میزنیم پلیس تورو میبره دیگه هیچکسو نمیبینی

داداشم رفت جلودرشون داد بیداد کرد هیچکدوم درنیومدن مثل موش قایم شدن شکایت کردیم 

خیلی خانواده بدی داشتن بابای پسره خلافکار بود هرچند وقت میومدن میبردنش 

شبانه جمع کردن رفتن ازین محل 

🥲🥲فقط تنها دفاعم همین بود که دستمو آوردم روی سرم نوک شیشه رو کرد تو دستم نرفت تو چشم و سرم

اینجور چیزارو اصلا نباید شوخی گرفت

چه سني بود كه معتاد بُود ؟😨