2777
2789
عنوان

کارنامه گرفتم رفت

| مشاهده متن کامل بحث + 850 بازدید | 70 پست

افرین  چه رشته ای میری ؟ انسانی؟

شد شد،نشد میرم خودمو از رو مبل پرت میکنم پایین...:/‌ متفاوت باش.. مثلا بشین رو تلویزیون مبل ببین..!   منو با عینک دودی دفن کنید نور به قبرم میباره اذیت میشم... انقد حرفه ای دروغ میگید ک حتی خود شیطانم گردن نمیگیره...آنابل ترسناک نبود فقط اسنپ چت نداشت... "ای غم تو بروگوشه کناریبنشین"    سکوت چ زیباست وقتی همه دروغ میگویند!... بقول سورنا : دیگه خاطرم نیس زندگی کجاس!!... ، نیم کیلو شیرینی بخرید با خودتون اشتی کنید معلوم نیس تو امضا ها تون باکی میجنگید بخدا کسی کاری باهاتون نداره 😂😂💔

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
انسانی وکالت

موفق باشی🙃

شد شد،نشد میرم خودمو از رو مبل پرت میکنم پایین...:/‌ متفاوت باش.. مثلا بشین رو تلویزیون مبل ببین..!   منو با عینک دودی دفن کنید نور به قبرم میباره اذیت میشم... انقد حرفه ای دروغ میگید ک حتی خود شیطانم گردن نمیگیره...آنابل ترسناک نبود فقط اسنپ چت نداشت... "ای غم تو بروگوشه کناریبنشین"    سکوت چ زیباست وقتی همه دروغ میگویند!... بقول سورنا : دیگه خاطرم نیس زندگی کجاس!!... ، نیم کیلو شیرینی بخرید با خودتون اشتی کنید معلوم نیس تو امضا ها تون باکی میجنگید بخدا کسی کاری باهاتون نداره 😂😂💔

منم نمره هام دقیقا این شکلی بود و معدلمم 18/40% شد ولی هیچکدوم از رشته ها نظری نیاوردم و معدل نوبت اول نهمم 19/65% شد  مجبور شدم برم  کارودانش 

لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴         جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشته‌ی آیندتی پس‌جایی واسه پشیمونی نزار‌.    ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز