قبلا کارش تو شهر خودمون بود
الان حدودا یساعت راهه تا کارش بعد اونجایی ک الان میره سرکار همه دختر عمه ها و عموهاشم هستن قبلا چت دیده بودم از این با همون دختر عمش
خیلی خیلی دلش میخواست بره اونجا کار کنه حقوقش بیشتره ساعت کاریشم میگفت از ۸ صبه تا ۳ الان ساعت ۶ صب میره تا ساعت ۶ بعضی وقتا ۹ شب میاد خونه یسری وقتا ۸ میاد بعدم میگه کارم طول کشیده نگهم داشتن منم باردارم کل روز تنهام
فکرای بیخود میکنم همش
یسری وقتا بوی سرکارشو میده یروز کلا خوشبو و ترگله مث الان که هنوز نیومده خونه از صب ک میره یک بار فقط زنگ میزنه ببینه مردم یا زندم الان تصمیم گرفتم اومد قهر کنم دلم خیلی گرفته ازش یسری گفتم سختمه نرو اونجا به دعوا گرفت ک ایندمون خراب شد تو مقصری
هر ساعتیم میاد بعدش میره بیرون خرید یا ب قول خودش ماشینش خرابه کار داره بعدم ک شام میخوره میخوابه الان مقصر منم
تصمیم گرفتم قهر کنم اینسری یا حداقل سرد باشم