من هیچی می دونین از چی می سوزن پارسال تابستون محلمون بودیم داداشم سرما خورده بود بعد تب سنجمون باطری نداشت من با خودم دو تا باتری داشتم یکی دادم بهش گفت اومیدم خونا برات می خرم اون یکی رم یادم نیست کی ازم گرفت ولی اومدیم خونه نگرفت زمستون بهش گفتم باطری رو بگیر برام گفت برات یه ساعت می خرم تا زه این وسط یه باطری هم خرید برای تب سنج
واسه این گفت ساعت چون باتیش گرونه ساعت ارزون تر درمیاد زمستون هم ساعت نخرید امسال دوباره بهش گفتم گفت روز دختر برات یه ساعت خوشگل می خرم گفتم تاروز دختر خیلی مونده تو باید پارسال می خریدی گفت نتونستم ولی پارسال تونسه بود هر ماه ابرای داداشم بی مناسب وسیله بخره اونم ماهی دوتا مثلا یکیشون ۱۱۰ بود اون یکی ۱۵۰ بعد برای من ساعت نخرید
اینم از روز دختر معلوم نیست وعده تو خالی بعدیش چیه