خرید مال غیر اگه کسی اطلاعاتی داره بیاد بگه

من رفتم تو یه خیابون اونجا همه وکیل هستن سه تا رفتم یکی ۱۵۰ یکی ۲۰۰ یکی ۷۰ گرفت نیم ساعت هر کدوم مشاوره دادن هرچی خودم توگوگل سرچ کرده بودم دوباره تحویلم دادن فقط حرف حق وکالت چن صد میلیونی میزدن من توعمرم پام اینجاها باز نشده بود وکیل اینا نمیشناسم  هیچ کدوم اطرافیانم هم مشکلات حقوقی نداشتن یکی اینجا بهمون تو محله معرفی کردن همه تعریف وکیل رو میکردن رفتیم پیشش فهمیدیم وکیل اون طرفمون شده

اصفهانم من آره اینا که الان فهمیدیم ۵ تا داداش هستن هر ۵ تاشون بنگادار وکلاه بردار یکیشون الان زندان برای فروش زمین کشاورزی با عنوان تجاری مسکنی ۱۱ میلیار کلاهبرداری کرده همین داداش که آلا از ما شکایت کرده دوماه از زندان در اومده  جرمش این بوده که با سند سازی یه مسجد به نام خودش زده  در مسجد بسته بوده  بقیشونم من از کلاهبرداریاشون اطلاع ندارم

به منم بگو

شب اول یه رضایت نامه نشون شوهرم داده بود که اسم هت تا وارثان با امضا واثر انگشت بوده پولارو که دادیم مدارک گفتیم بده گفته  فقط یکی نبوده که گفته این روستاس اومد میاد امضا میکنه شوهر منم خودش سادس فکر کرده همه رو راست سادن  قبول کرده بعدش فهمیدیم داداش زندان بوده الان بیرون اومده رفته شکایت یکی بهمون گفت نرید شکایت کنید تو دادگاه بگید ما بی اطلاع بودیم خونه رو از ایشون خریدیم   اگه برید شکایت میگن شما پس اطلاع داشتین مال غیر خریدین چرا خریدین در صورتی که ما بعد خرید واریز پول ابلاغیه که اومد فهمیدیم داداش اصلا اون زما ن زندان بوده امضا نکرده 

خونه سند نداره یه ملک پوکیده خرابه قدیمی که باباشون ۶۰ سال پیش زمینش گرفته خودش ساخته قولنامه ای  

رضایت نامه رو نشونمون داد امضا اثر انگشت داشت کپیش ما داریم  دوتا داداش دیگشم تو بنگا بودن حتی به خواهراهم زنگ زدیم گفتن آره ما رضایت داریم برا فروش اون دادش هم که نبود شمارش از رو بنگاه که بسته بود برداشتیم بهش زنگ زدیم در دسترس نبود گفتن رفته  روستا در صورتی که زندان بود  بعد شماره پسر داداشش رو گیر آوردیم گفت آخر هفته میاد امضا میکنه بابام که چهار ماه اون آخر هفته نیومده 

نمیدونستیم این بدبختیم رو داریم با آدمای کلاهبردار طرفیم خونه رو تو دیوار دیدیم زنگ زدیم طرف گفت من خودم هم بنگادارم هم یکی از ورثه برگه رضایت نامه  فروش وارثارو هم نشون داد دوتا دیگه داداشا هم اومدن بچه خواهرم که بنگاهی بود اونم اونجا بود بعد واریز پول قولنامه رو نمی‌داد  گفت من میخوام برا محکم کاری علاوه بر اون برگه رضایت بیان این قولنامه رو هم امضا کنن  اینجا مینویسم هروقت گفتم قولنامه رو پس بیار اومدن امضاشون تو قولنامه هم باشه  در بنگاه داداش که شکایت کرده رفتیم اولش که داد وبیداد می‌کرد من گفتم برا دعوا نیومدم صدات بیار پایین حرف زدن که بلدی دیگه آروم شد گفت من داداشم میخوام اذیت کنم چون سر یه ملک دیگه وکیل گرفته از من شکایت کرده  من خودم مستاجریم یه دستشویی هم بهم برسه نمی‌فروشند دوش دیوار میکشم بر میدارم گفتم ملک مشاع که دیوار کشی نمیتونی بکنی یا باید خودت بخری یا بذاری بفروشن گفت بخوام بخرم کمتر میخرم ولی بفروشم بیشتر میفروشم گفتم اون دست تو نیست دادگاه مشخص میکنه  بعد پسرش اومد گدوباره آتیش انداخت وسط شروع کرد دادو بیداد  شبش رفتم در بنگه اونی که خونه رو به ما فروخته دیدم همین پسر در بنگاه عموش فهمیدم نقشه ای زیر سر هم دارن جلو من فوشای رکیک به عمو میداد بعد چجور رفته در بنگاه داشت باش حرف میزد