بعد از دو سه ماه هنوزم وقتیکه صدام میکنه یا کارم داره نمیتونم بگم جانم
نمیتونم نمیتونم سخته تو دهنم نمیچرخه
ولی اون همیشه میگه جانم جان دلم
دیشب صدام کرد گفت ی بار نگی جانم
بعد اون که اون بلا رو سرم آورد اون زخمو ب قلبم زد نمیتونم میام بگم یاد اون زخم قلبم می افتم میگم ارزش نداره
چیکار کنم چقدر سردی آخه من دل سنگ بودم بعد از اون ماجرا خیلی بدتر شدم 🙂