بچه من خونم ویلایی بود و تقریبا بزرگه.و ی خورده قدیمی.مدام گردوخاک حشره بریز بپاش زیاد بود.ومن تنش تو این چن سال ازدواجم زیاد داشتم با همسرم و تنشا ی طرف شش سال هفت ماه از ازدواجم میگذره یا باردار بودم یا زایمان کرده بودم یا بچم نوزاد بود یا همین الان ک کوچیکن..اصلا دچار بدن درد کوفتگی افسردگی بی انگیزگی اصلا ب خونم نمیرسیدم.هرجا تمیز میکردم ی حای دیگه کثیف بوذ.دوتا بچهام با فاصله کم بودن..کلا خونم مرتب نمیشد از خونه دل زده بودم و کلا دوسش نداشتم چون هم قدیمی بود هم خاطره بد داشتم هم مرتب نمیموند.منم نمیتونستم زیاد بهش برسم تا اینکه..
؟؟؟
بعدش چی شد
چی
انشالله ک تبلیغ نیست
تا اینکه..
خب
خب
مگه سریاله جای حساسش قطع میکنی حرفتو
فک نمیکردم همیچ وقت این خونه شبیه خونه بشه.تو این مدت کارگر ساعتی هراز گاهی میگرفتم.من عادت کرده بودم ولی شوهرم نه..همیشه غر میزد چون خونه بهم ریختس تا اینکه ب این وضعیت کم کم عادت کرد..بعد مدتها ی خانم خدماتی گرفتم دو هفتس ک روزی دوساعت میاد.بچها من خونم داغون بود مبلام خراب شده بود دیوارام رنگ پریده و پر از لک..تو این دوهفته خونم داره رنک و رو میگیره.بهترین تصمیم زندگیم بود.واقعا خیلی از خانمه راضیم دهن روزه کلی بهم کمک میکنه.من امروز حس کردم داره رنک تیرگی و مردگی و کدری و تاریکی خونه داره کنار میره و خونه داره ی ذره رنگ و رو پیدا میکنه
بچه ها ب طرز عجیبی مبلای ک کثیف و داغون شده بود بعد نزدیک هفت سال روکشش دراوردم شستم.ابر داخلش تنظیم کردیم.خانمه برام درستش کرد..مبلی ک میخاستم بندازم تو اشغالی الان خوب شد باورم نمیشه..من این خانم خیلی بهم کمک کرد.هم دوس دارم زحماتش تشکر کنم.هم اینکه بگم خانمای ک ب کار خونه نمی‌رسید.حتما حتما با ی بودجه ن چندان زیاد حتما ی کمکی بگیرید
اصلا من امرور حتی با پارچه خیس ب دیوارا کشیدم ب جرات میگم رنگ خونه باز شد.واقعا الان داره خونه میشه.دیوارا دخترم خط خطی کرده بود امروز دوتای کلی دیوار تمیز کردیم.بعدش میخام لوستر و پنکه ها بگم تمیز کنه..من کار خونه زیاده دوساعت خیلی کمه.از وقتی میاد فقط میشوره میسابه.دهن روزه دلم نمیاد زیاد تو فشار بزارمش.
خيلي خوبه، خونه تميز ادم رو آروم و ريلكس ميكنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز