2777
2789
عنوان

تو فکر سرگذشت کی هستین ؟؟؟

344 بازدید | 25 پست

من خودم سالها پیش تو بیمارستان سزارین شدم تخت بغلی یه دختر جوون رو اوردن صاحب یه پسر شده بود شوهرش پشت در اتاق عمل می گفته طلاقش میدم بعد گذاشته رفته بود .دختره خیلی ناز بود زن دوم شوهرش بود اختلافش سر این بود که رنش چرا زیر دست مرد زایمان کرده 😐همیشه تو فکرشم که اخرش چی طلاقش داد چی شد 😑

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شما سرگذشت کی براتون مبهم مونده ؟؟؟

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐
فکر ما رم درگیر کردی😐

عزیزم .چون خیلی جوون بود دلم به حالش سوخت 

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐

هفته پیش مامانم بیمارستان چند شب بستری بود 

یه خانومه بچشش ضایعه مغزی داشت یعنی ببخشیدا عقب مونده بود 

مادره ۲۰ سالش بود و بچه ۳ سالش دلم خیلی براشون سوخت 

مامانه خیلی پر انرژی بود چنان قربون صدقه بچه میرفت 

دوست دارم دوباره ببینمش  


مگه مردِ متخصص زنان تو ایران داریم؟

نه سزارین شده بود پزشک جراح خانم بود .دیگه تو اتاق عمل مرد بوده این حساس شده .متخصص مرد بله هست

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐
دلت برا کسی میگن نسوزه.. ولی گناه💔 کاش جداشده باشه راحت شه

تموم خواهرهاش خوشگل بودن همه هم زن دوم 😔

دخترک له له کنان در حال رفتن به نانوایی بود .ادامسش رو تف کرد روی زمین .دم نانوایی دید اسکناسش نیست راه رفته را اینبار ارام برگشت روی زمین چشمش دنبال اسکناسش بود نزدیک ایستگاه اتوبوس اسکناس زیر پاشنه کفش خانمی بود ایستگاه شلوغ بود تا خواست جلو برود و به خانم بگوید پولم زیر پای شماس خانم سوار اتوبوس شد پول هم با کفش خانم رفت .اسکناس با ادامس به ته کفش خانم چسبیده بود 😐😐😐

رفته بودم واسه عقد یه دختر پسری با هم فرار کرده بودن. از شانس ما اینا هم تو محضر هم ازمایش کاه و هم کلاس اموزشی با ما یجا بودن   بعد پسره هیچی مهرش نمیکرد  همش سر کلاس با هم بحث میکردن تو محضرم عاقد به پسره گفت باید بری یه خونه با وسایل ضروری بگیری بیاری تا  عقدتون کنم  دقیق یادم نیست ولی همیشه فکر میکنم یعنی زندگیشون چی شد   

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز