خوب عزیزم تا بوده و نبوده عید رو میرفتن سر میزدن به خانواده ها
شوهر شما هم دور از جون از بته که عمل نیومده خانواده داره باید سر بزنه ازش توقع دارن
به نظرم چون بارداری حساس شدی
یکسال دیگه خندت میگیره سر چه چیزایی خودتو اذیت میکردی
ماه رمضون چه ربطی به بیرون رفتن داره؟
مگه قرار بوده روزه بگیری که سختت باشه ؟
دو سه روز اول عید دیگه اکثراً به دید و بازدید میگذره دلیلی نداشت بحث و دعوا و گریه راه بندازی
بچه که نیستی هرچیزی بخوای همون لحظه فراهم کنن برات
منم ۳۱ هفته ام
انگاری افسردگی قبل زایمان گرفتم دست خودم نیست یه دفعه میبینم صورتم خیسه دارم گریه میکنم ... به پسرم هم وابسته شدید پیدا کردم مدام خودمو گناهکار میدونم فک میکنم براش کم گذاشتم در حالی که واقعا اینطور نیست
منو همسرم امسال فقط خونه پدر و مادرهامون رفتیم
چون واقعا رفت و آمد برام سخته
همسرتون باید شرایط شما رو هم درک کنن
اون بنده خداها چه گناهی کردن
تو با شوهرت دعوات شده اوناروحشونم خبر نداره شما هوس پارک رقتن کردی
یه ادم لوس هستی که فقط دیگران رو مقصر میدونی
حتی به طفل معصوم تو شکمت اهمیت نمیدی
اون بچه رو اذیت کردی فقط به خاطر یه بحث مسخره
شوهرت نمیفهمه چون هنوز باورش نشده بچه یعنی چی
شما که اون طفل معصوم تو وجودته چرا باید سر هر چی ساعت ها گریه کنی
بچت دور از جون چیزی بشه تایپک میرنی میگی به خاطر اذیت های فامیل شوهرمو تو بارداری حالم بد شد بچم فلان شد خدایی نکرده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز