2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ما 5 تا هستیم و خیلی راضی هستم اما مامانم راضی نیست و میگه خیلی سختی کشیدم و میگه اگه به قبل برمی گشتم 3 تا می آوردم. منم با مادرم موافقم و با اینکه الان خیییییلی از داشتن خواهر و برادرام خوشحالم اما می بینم مامانم طفلی تازه بعد عروس کردن خواهر کوچیکم ( پنجمی) یه کم داره به خودش میرسه تازه. منم میخوام 3 تا بیارم. الان دو تا پسر با فاصله سنی دو سال دارم و میخوام یکی دیگه هم بیارم و شدیدا" امیدوارم دختر باشه. من دو تا دوست داشتم که تک فرزند بودن و یکیشون پدرشو از دست داده بود. اون یکی که پدر داشت همیشه از پدر و مادرش شاکی بود که بخاطر راحتی خودتون منو واسه همیشه تنها ول کردین
بس که زندگی نکردیم وحشت از مردن نداریم/ ساعتو جلو کشیدن وقت غم خوردن نداریم/ تو هجوم این همه حرف هر جوابی یه سقوطه/ تو بگو هر چی که میخوای من که سنگرم سکوته
من شش تا عمو دارم که دوتاش خارج از ایران هستن و شاید ده سال یه بارم نبینمشون سه تاش تهرانن و چندسال یکبار می بینمشون و یه عمو هم تبریز دارم ولی اونم چند ساله ندیدم نه اینکه قهرباشیم نه ولی خب هرکسی سرش گرم زندگی خودشه . چند ساله خونه دایی هام نرفتم قهرم نیستیم ولی شرایط زندگی طوری شده که اونها هم سرشون بدجوری گرم زندگی شده و سر ماهم گرم زندگی و رفع ورجوع امور و ........... الان من میبینم چه پسرم خواهر یا برادر داشته باشه و چه نداشته باشه براش فرق نمیکنه چون همه پی زندگی خودشون میرن و دیگه مثل قبل نیس همه برن خونه هم و... توی شهر بزرگی مثل تبریز همه از هم دور شدن چه خانواده من چه خانواده دوستان و.... که می بینم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز