2777
2789

چرا دکتر نبردی؟

فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تیکر برای هدف کاهش وزن تاریخ شروع رژیم:۱۸شهریور وزن شروع رژیم:۷۱ هدف اول ۶۷🔒هدف دوم ۶۳🔒هدف سوم ۶۰🔒هدف چهارم ۵۸🔒هدف پنجم ۵۶🔒هدف اخر ۵۴🔒من میتونم و باید بتونم تا عید به وزن مطلوبم برسم💪💪💪💪💪 قد ۱۵۸    کاش افسردگی ازم دور میشد 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چایی غلیظ دم کن... هر 2ساعت با پنبه و چای چشمش پاک کن

من رویایی دارم... رویایی از جنس آزادی✌️ آزادی یعنی پول ایرانم ارزش داشته باشه... آزادی یعنی شبا با خیال راحت خوابمون ببره بدون این که غصه بخوریم صبح قرار چی گرون بشه.... آزادی یعنی داروهایی که برای هموطنام حکم زندگی داره هرلحظه و هرجا بدون دغدغه مالی پیدا بشه.... اگه منظورم از آزادی، حجاب بود ک حجابمن به بابام و شوهرمم مربوط نیست بقیه که جای خودشون😊✌️❤️

منم چشمم عفونت کرده بود و همین علائم رو داشتم، این قطره هم یکی از قطره‌هایی بود که استفاده می‌کردم

تاثیر داره 

به خودم قول دادم هیچوقت غصه‌ی گذشته رو نخورم، غصه‌ی اتفاق افتاده.. بدترین روزی رو که داشتم یادمه، اما فقط یادمه.. مثل ا‌ون روز درد نمیکشم، مثل اون روز اشک نمیریزم.. یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده دیگه تا صبح‌ دووم نمیاره ولی صبح شد.. یه روزایی تو‌ زندگیم اومدن که فک کردم عقربه ها دیگه قراره تکون نخورن ولی گذشت، رد شد، تموم شد.. اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچوقت غصه نمیخوریم.. چه اشک بریزی و خودتو به درو دیوار بکوبی، چه بخندی و قدم بزنی، دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی، همه چی میگذره..پس غصه‌ی اتفاقی که افتاده رو هیچوقت نخور...

چندسالشه؟اینم ادامه ی همون ویروس جدیده گلودرده..پسرای منم پشت سرهم اینطورشدن،هرکدوم پنج روز چرک اومدازچشمشون،باشامپو بچه میشستم،حتی صب چشماشون بازنمیشد..عصرا تب میکردن شیاف میزدم..

جدیدا از سرماخوردگی و ویروس اینجوری میشه، داداشم اینجوری شد دکتر پماد و قطره داد چن روز بعد خوب شد، ولی اون یکی چشش شروع شد بعد اون دیگه خوب شد

زندگی از مرگ پرسید چرا همه عاشق من هستند و از تو متنفرند؟؟ گفت چون تو یک دروغ زیبایی و من یک حقیقت تلخ🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792