خانم عزیز، سلام
مستقل زندگی کردن، حق هر زوج و تصمیم خوبی برای زندگی مشترک و رعایت حریم هاست. خوشبختانه این تصمیم را که احتمالاً راحت هم نبوده شما و همسرتان با همسویی یکدیگر عملی کرده اید. از سوی دیگر ممکن است چنین سبکی در خانواده ی همسرتان رسم نباشد، مخصوصاً اگر شما به آن ها وابستگی مالی هم داشته باشید. به هر دلیلی که باشد این رفتار برهم زدن عادت و انتظار خانواده ی همسرتان است که ممکن است نوعی بی وفایی یا بی معرفتی یا پس زدن محبت آن ها توسط شما در نظر گرفته شود و طبیعی است هر چند غیر منطقی، با داشتن چنین نگرشی با شما برخورد شود، چون مسبب اصلی شما دانسته می شوید. بنابراین واقع بینانه تر است که تا مدتی مثلا حداقل یکسال منتظر ترکش های عملی کردن این تصمیم جدیدتان باشید و خیلی انتظار زودهنگام برای پذیرش پیدا کردن از سمت آن ها نداشته باشید. از سوی دیگر اگر منصفانه نگاه کنید، همسرتان به درستی مصلحت شما و زندگی مشترکش را در این دیده که زندگی را از خانواده ی خودش جدا کند و این کار برای او قطعاً آسان نبوده هر چند که حق شما بوده باشد. بنابراین لازم است که او را تحت فشار روانی بیشتر قرار ندهید و از او انتظارات بیشتر از توانش نداشته باشید تا او نیز همراهی به موقع شما را با خودش ببیند. صبوری کنید تا موقعیت به مرور زمان بهتر شود.زندگی عموما صبوری ما را می طلبد. چنین موقعیتی ثابت نمی ماند. در عین این که اجازه ی مورد توهین قرار گرفتن را به دیگران نمی دهید، قطع رابطه نکنید، کمی گرمتر، مهربانتر و بدون گاردتر برخورد کنید تا آن ها ببینند رفتن شما به معنای دشمنی شما با آن ها نیست و می شود مرزها و حریم را حفظ کرد و در عین حال محترم و مهربان بود.اگر خوبی هایی از آن ها را در طول زندگی با هم دیده اید، جلویشان یادآور شوید و به آن ها بگویید که رفتنتان به معنای منفی و نادیده گرفتن آن ها نیست تا بدانند آن ها را بد نمی بینید.بدین شکل، همسرتان تلاش شما برای زندگی و حسن نیت شما را حس می کند و با شما همراه تر می شود.
مثل طفلک جاری من
ولی بهترین کارو کردید از قدیم میگن دوری و دوستی
خوش بحالت کاش منممستقل بودم
سلام
دوست عزيز من هم چنين تجربه ای داشتم
و ٥ سال با خانواده همسرم زندگی كردم
الان حدود ١٠ ماهه مستقل هستيم
خانواده همسره من هم اوايل خيلی ناراحتی ميكردند حتی مادرشوهرم گريه ميكرد
ولی من همچنان به رفتار عادی گذشتم ادامه دادم
تا الان برای اونها هم جا افتاده
ان شاءالله شما هم زودتر به آرامش برسين
سلام خانم دکتر من 2 سال ازدواج کردم شوهرم دوست دارم اما بحث که میکنیم یک ماه باهام قهرهای طولانی مدت میکنه دیگه نمیدونم باید چیکار کنم که روابط مون خوب بشه منم مقصرم نباید بهش شک میکردم ماه پیش اومدم خودم رو از بغلش انداختم بیرون الان یک ماه باهام قهر کرده دیشب اومدم صحبت کنم انگار بدتر شد کمکم کنید چطوری استرس رو بزارم کنار من الان مشکل دارم نمیتونم باردار بشم تأثیر بدی تو روحیه ام گذاشته خواهش میکنم کمک کنید تا روابطم با همسرم خوب بشه منو باور داشته باشه خیلی لجبازی میکنه کمکم کنید
خانم عزیز سلام
اگر همسرتان به قهر کردن عادت دارند، در زمان آشتی، با ایشان صحبت کنید و بخواهید که دو نفری این عادت را از رابطه تان حذف کنید، برای این که سختی ماجرا را برای ایشان کم کنید ، به هنگام آشتی قرار بگذارید که مثلا مدت قهر از فلان مدت بیشتر نباشد، آشتی کردن را نوبتی کنید صرف نظر از این که چه کسی مقصر است، یا این که هر کس در آشتی پیش قدم شد، نفر بعدی برای او یک هدیه می خرد، بعد از چند بار تمرین ، این روش به یک عادت بین شما تبدیل می شود.اگر هم عادت همسرتان نیست، یعنی این بار از دست شما به شدت ناراحت شده و موضوع برایش اهمیت زیادی داشته، قهر را هر چه سریع تر تمام کنید و در مورد فکر و احساس خودتان با آرامش صحبت کنید و درباره ی فکر و احساس او هم سوال بپرسید، آرزوی موفقیت دارم براتون
اصلا جلوی شوهرت نباید از خانواده همسرت بد بگی، بگو مشکلی نداره من تحمل میکنم بلاخره درست میشه اخلاق و رفتارشون، من از صمیم قلب دوسشون دارم، فقط برای حفظ حرمتا جدا شدیم. ولی تو نباید بخاطر اینکه بمن بی احترامی میکنن از اونا بدت بیاد، اینجوری حسن میتت هرچند واقعی نباشه ب شوهرت ثابت میشه، و جلوی اونا طرف تورو میگیره و میگه اون شمارو دوس داره تو خونه همش تعریفتون میکنه فقط شما باهاش مشکل دارید و خودش حال اونارو میگیره
کار درستی کردی.مادر من ۴تاعروس رو دور خودش ریخته بود ولی همشون یکی یکی رفتن.اوایل ناراحت میشد ولی الان همشونو دعا میکنه و خیلی هم خوشحاله که رفتن.
میگه بزرگترین اشتباه نزدیک بودن بچه است.
ای ببا امان ازدست مادرشوهراا
اصلا ناراحت نشو زمان بگذره درست میشه برو قدر همسرتو بدون که راضی شد به شما ارزش بزاره و جدا بشید از خانوادش همسر من با وجود اینکه میدونه زندگیمون به مسیر اختلاف میره باز راضی نیست از خانوادش جدا بشیم
تحمل کن هر چی میتونی احترام بزار چیزی نگو زمان همه چیو درست میکنه دقیقا مثل منی ولی الان ک سه سال گذشته از روش خانواده شوهرم خیلی دوسم دارن و بهم احترام میزارن...اونموقع ک دور شدیم ازشون حتی نمیومدن ناسزا میگفتن دعوتشون کردم نیومدن ولی بعدها درست شدن