سلام حدود ۱۲سال درگیرم
تمام ویژگیها و علائم دارم
۳ بار مراجعه به روانپزشک و دوره های مختلف دارو و بعد از مدتی تطبیق بدن با دارو ...
وسواسم نسبت به بیماری و علائم به شدت زیاده ، نه تنها برای خودم، بچه ، همسر، پدر ، مادر و....
بسیار بی حوصله بی انرژی
حوصله هیچکاری و ندارم، از جمع بودن متنفرم، از دلقک بازی، و...
همش دوست دارم دراز بکشم وسواس شستشو و تمیزی و پاکی نجسی هم دارم، وسواسم بسیار مقاوم به درمانه
اگه حالم خوب باشه با کوچکترین تلنگری مثلا فوت یکی با بیماری و...ابتلا خودم به یکسری علائم و دردها سریعا حالم خراب میشه و برمیگرده
چیکار باید بکنم برای رهایی از این وضعیت؟!
یه دوره هایی دلشتم کاملا خوب بودم مثلا۶ ماه یکبار هم یکساله...
اطلاعات تکمیلی
روانپزشک و متخصص اعصاب و روان
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید