2794

سلام‌ خسته نباشید من ۱۸ سالم شوهرم ۲۳ سالشه دو سال عروسی کردیم 

یک بچه ۴ ماه داریم 

کلا شوهرم خیلی وابسته به خانوادش روزی چندین بار به همشون زنگ میزنه 

و برادرشوهرم جاریم و مادرش شوهر خواهرشوهرم همسرمو پر میکنن و می افته به جون من 

من سر بچم که برادرشوهرم میخواست از دستم بگیره یک ماه بود دعوا کردم باهاش رفت و آمد نمیکنم 

ولی شوهرم باهاش در ارتباط و هرچی اون میگه قبول داره میخواست بچه رو ببر خونه اونا من نزاشتم و بهشون اعتماد ندارم چون تهدیدم کرد که یک بلایی سر بچم میاره 

و شوهرم باهام دعوا کرده و کتکم زد چرا نزاشتی بچه رو ببرم و...... اصلا به حرفام گوش نمیده فکر آینده نیستش فکر خانوادش هست فقط واقعا از دستش خسته شدم خیلی آدم بیشعور و بد دهنی هست 

و خانوادش الان زنگ زدن که باید این تعطیلات رو بیایی شهرستان خوب من با یک بچه کوچیک و ماشین راه نمیتونم برم 

چطوری به شوهرم بگم که نمیشه با ماشین عبوری بریم تو این گرما 

پدرشوهرم ماشین داره و حاضر نیستن بیام دنبالمون 

چیکار کنم همسرم به حرفم باشه از اونا حرف شنوی نداشته باشه

بعضی وقتا انقد دخالت میکنن همسرم به جونم می افته 

فکر طلاق می افتم دیگه

اطلاعات تکمیلی

سن ۱۸ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام و درود
عزیزم ،طلاق اخرین مرحله بعد از هزار راه رفتن برای حل مسائل زندگی هست
باتوجه به مطالبی که بیان کردید ،درسته وابستگی همسرتون زیاد هست ولی اول پذیرش این مسئله و بعد استفاده از مهارت هایی که دارید کمی اوضاع رو تلطیف کنید و در نهایت پیشنهاد میکنم  هردو به یک مشاور مراجعه بفرمایید تا چالش ها برطرف شوند و با اموزش مهارت لذت از زندگی برای شما بالاتر برود
هر اتفاقی افتاده ،رو گذشت کنید و از الان شروع کنید و راجع به ناراحتی های گذشته شکایت کردن رو متوقف کنید که این شرایط را بدتر خواهد کرد
نکات👇
✔️ابتدا پذیرش همسرتان و ایمان داشتن به او ،همدلی و توجه کردن 
✔️در زمان گفت‌وگو با همسرتان پیش‌داوری نکنید؛ به مواردی که اتفاق افتاده و به صورت تجربی پیش آمده اشاره کنید و روی موارد موجود اظهار نظر کنید. برای او مثال بزنید که با توصیه‌های خانواده‌اش چه نتایج تلخ و غم‌انگیزی برایتان حاصل شده است و اگر دخالت خانواده او نبود این مشکلات پیش نمی‌آمد.

✔️او را متهم نکنید و تنها آثار کارش را به او گوشزد کنید.
✔️با همسرتان ارتباط صمیمی‌تری داشته باشید تا او شما را محرم بداند و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند. 
 ✔️در کاهش وابستگی‌های فرد وابسته، جر و بحث و دعوا کاملا بی فایده است و اصلا جواب نمی‌دهد. بهترین کار این است که با محبت و توجه بیشترمان فرد وابسته را بیش از پیش به سمت خودمان جذب کنیم و به این ترتیب احساس تنهایی و انزوا را از او بگیریم. ارتباط صمیمانه‌ای را با همسرتان برقرار کنید به طوری که حرفهایش را نزد شما بزند و احتیاج به کسی برای شنیدن حرفهایش نداشته باشد و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند.
در ارتباط و توجه به رابطه جنسیتون بسیار در صمیمیت تاثیر گذار خواهد بود.
موفق و موید باشید
با احترام

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha