2794

حال روحی بد و احساس افسردگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 75 بازدید

سلام بی دلیل روحیم خرابه به خاطر استرس های که تو گذشته نه چندان دور کشیدم . نه حال غذا درست کردن دارم . نه بیرون رفتن تو مغزم یه صداهایی میاد خستم کرده فقط یه بالشه و من یه بچم دارم که صداش مثل چکش تو مغزمه حتی دلم نمیخواد بببنمش . چند باری خواستم درباره مشکلم با همسرم حرف بزنم نخواسته . قبلا یه اتفاق کوچیک می افتاد گریه میکردم الان فقط میخندم اصلا چند وقته نتونستم گریه کنم خستم و حس پوچی دارم شبا به زور دو تا سه تا کلونازپام خوابم میبره زندگی رو هم برای خودم هم اطرافیان زهر کردم هر کی هر چیزی میگه حس میکنم منو مخاطب قرار میده بی دلیل به خودم میگیرم چند وقتی تو مغزم میمونه و اعصاب داغونم داغونتر میشه

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۴ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

درود بر شما

یادداشت‌تون رو خوندم و متاسفم که چنین حال روحی بدی رو تجربه می‌کنید. این احساس خستگی دائم، بی‌حوصلگی و حس پوچی و ... نمی‌تونه بی‌دلیل باشه همونطور که خودتون هم اشاره کردید به استرس‌هایی که در گذشته‌ی نه چندان دور تجربه کرده‌اید. با توجه به اینکه سوال خاصی رو مطرح نکردید، پیشنهاد بنده برای شما این هست که به جای تحمل این حال روحی بد و خوابیدن به زور دارو و ... مراجعه به روانپزشک و روان‌شناس رو در برنامه‌تون قرار بدید تا درمان‌های فردی لازم رو دریافت کنید. در ادامه، هنگامی که حال روحی بهتری رو تجربه کردید، چنانچه کیفیت رابطه‌ی شما با همسرتون، مطلوب نیست می‌تونید از یک زوج‌درمانگر کمک بگیرید.  

به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha