سلام عزیزم، مدلی که شما در زندگیتون تجربه کردید از شما زنی توانمند وسختکوش ساخته و چون اغلب خودتون به تنهایی با مشکلات دست و پنجه نرم کردید و راه حل دادن و اجرایی کردن آنها را یاد گرفتین، اعتماد به نفس شما در فائق آمدن بر مشکلات روز به روز بیشتر شده پس بسیار طبیعی هست که اکنون بعضی مسایل برای شما بسیار ساده باشه و درک اینکه همسرتون به راحتی شما نمیتونند فکر یا عمل کنند برای شما سخت یا بسیار سخت باشه، اینکه نارضایتی دارید مشخص و قابل درک هست و حق دارید چون بخشی از نیازهای شما مثل نیاز به استقلال یارتون تامین نمیشه ، حالا بریم سراغ چند پرسش اساسی : 1- چه کسی این یار و انتخاب کرده؟ چه کسی مسول این بوده که متوجه بشه همسری که انتخاب کرده چه توانایی ها و چه نقاط ضعفی داره؟ میدونم که شناخت کار خیلی آسونی نیست اما غیر قابل دسترس هم نیست هر زن یا مردی که تصمیم به ازدواج میگیره لازمه در ابتدا مهارتهای شناخت افراد رو یاد بگیره خوب متاسفانه در جامعه ما هیچ جای عمومی اینو آموزش نمیدن نه درمدرسه نه در دانشگاه نه خانواده ها به اندازه کافی دانش و آگاهی دارند ، اینها رو گفتم که همون اول بگم اینکه همسرتون و علت مشکل بدونید کار غیر مسولانه ای هست و هیچ نتیجه کارآمدی هم براتون نداره جز اینکه نسبت به ایشون خشم در شما به وجود بیاد و هر دو بازنده این زندگی بشید، بدونید که با انتقاد مداوم و تلاش برای تغییر ایشون راه به جایی نخواهید برد و هرگز، هرگز کسی قادر به تغییر دیگری نخواهد بود! پس چه کنیم؟ اول بپذیرید ایشون انتخاب خودتون بودند وهمیشه هر انتخابی که ما انجام میدیم بهایی خواهد داشت (هر انتخابی!) حالا یا شما میخواهید این انتخاب و زندگی رو تا جای ممکن بسازید یا میخواهید ازین رابطه خارج بشید ، باز این انتخاب شماست و همانطور که بالاتر گفتم هر انتخابی بها و هزینه ای برای ما خواهد داشت ، شما در انتخاب آزاد هستید ولی بها رو شما تعیین نخواهید کرد فقط میتونیم پیش بینی کنیم، از مدل نوشته اتون من تصور میکنم شما گزینه اول رو انتخاب کردید پس نکاتی رو در این زمینه عنوان میکنم:
از آنجایی که تمام نیروهایی که در هستی وجود دارند به سمت تعادل حرکت میکنند، کاری که شما میتونید الان انجام بدید این است که با تغییر خودتون شرایط اطرافتونو تغییر بدید، یعنی چی؟ یعنی اگر دونفر کنار هم قرار گرفتند هرچه یکی بیشتر مسولیتهای بینشونو تقبل کنه فضای کمتری برای مسول بودن طرف مقابل باقی خواهد ماند، (مثلا اگر شما دوست ندارید همسرتون مدام از شما کمک بگیرن یا باهاتون دردل کنند تا شما راه حلی برای مسایل پیدا کنید باید در گفتگوها سکوت و گوش دادن را تمرین کنید و اجازه بدین همسرتون خودشون راه حل پیدا کنند مادامی که شما برای هر موضوع و مشکلی نظر و راه حلی دارید فضا برای راه حل دادن همسر شما وجود ندارد بدیهی است که در شروع ایشون به اندازه شما ممکنه مهارت نداشته باشند و راه حلهایی که ارائه میدهند بهینه و عالی نباشه اما باید بتونید اونها رو بپذیرید تا کم کم همسرتون جرات پیشنهاد دادن پیدا کنند و با آزمایش اونها مهارتهاشون رشد کنه و راه حلهای پخته تر ارائه بدهند و ازین طریق اعتماد به نفسشون بالا بره ) پس در قدم اول باید تمرین کنید که شما بار اضافی تقبل نکنید باهم صحبت کنید و مسولیتهای زندگی رو بین خودتون تقسیم کنید من بهتون پیشنهاد میکنم حتی المقدور از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید این موضوعی که من اینجا عنوان کردم عمیق هست و نیاز به کار کردن داره تا براتون جا بیفته ، روش ها و باورهای 30 ساله شما و همسرتون به مداومت در عمل و راهنمایی و نظارت یک متخصص نیاز داره تا بتونه کم کم تغییر کنه، شما به عنوان همسر ایشون نباید نقش درمانگر یا معلم ایشون رو به عهده بگیرید بلکه نقش شما پذیرش و محبت و آرامش بخشیدن به خودتون و رابطه بینتون وایشون هست، شما همسفر و همراه ایشون در مسیر زندگی هستید اگر انتظار دارید ایشون همراه مناسبی برای شما باشند راه ایجادش این است که در ابتدا خودتون همراه مناسبی باشید ، مناسب بودن در هر رابطه باتوجه به نظر زوجین به طریقی تعریف میشه اما یک تعریف مشترک در همه انسانها پذیرش بدون قید و شرط یکدیگر است که منشأ و اساس سایر رشدها در رابطه خواهد بود ،
شرکت کردن هر دوی شما در کلاسهای مهارت زندگی بسیار کمک کننده خواهد بود اگه همسرتون نمیومدن خودتون به تنهایی شرکت کنید یک فرد آگاه در رابطه بسیار بهتر از دو فرد نا آگاه هست.
نکته مهم دیگه که مایلم با شما درمیان بگذارم این هست که شما باید تمرین کنید تا به همسرتون فضای تغییر بدین و بهترین راه برای ایجاد این فضا تحسین و تایید نکات مثبت در همسرتون است مثلا اگر ایشون در مدیریت مالی ضعیف هستند به جای گوشزد کردن نقاط ضعف همان یک نقطه قوتی که دارند را ببینید و تایید کنید مثلا اگر حالا که بدهکار شدند دارند تلاش میکنند بدهیشون رو تسویه کنند هرمقدار که پیشرفت داشتند مهم نیست مبلغ اون چقدر هست اصلا مبلغ مهم نیست شما اون پیشرفت را ببینید و بهش توجه کنید
با توجه و تایید شما همسرتون به انجام بیشتر و بهتر عملی که بابتش تحسین شدند ترغیب خواهند شد، یک همسر خردمند باید هنر دیدن نقاط مثبت در همسرشو یاد بگیره و یادتون باشه هیچ انسانی نیست که هیچ توانایی نداشته باشه ، من براتون یک رابطه عالی ازصمیم قلبم میخوام و امیدوارم با توجه به توانمندی شما با جهت دادن به توانایی هاتون در مسیر ساختن زندگیتون خیلی زود مشاهده گر این تغییراتی که هوشمندانه و مسولانه ایجاد میکنید باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید