2794

رفتار با خانواده شوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 64 بازدید

سلام چندساله ازدواج کردم از لحاظ فرهنگی به خانواده شوهرم نزدیکم با هم خوبیم..بهشون بی احترامی نکردم. خواهرشوهر کوچک که هم سن خودمه بهم بی احترامی میکنه گاهی. کلا اخلاق تندی داره با خانوادشم. باید مطابق میلش باشی تا باهات خوب باشه. اکثرا هم خونه مادرشوهرمه. میگه بیا خونمون وقتی میرم سرد برخورد میکنه. مادرشوهرمم افسردگی داره کمی. دلم میگیره. چایی واسم زورش میاد بریزه خودشم میگه بیا. ناهارم به زور یه برنج میذاره گاهی. خودم باید مواظب غذا باشم. تو کاراشونم کمک میکنم. همه کاری ها .ولی دیگه پرتوقع شدن پیش پیش کاراشونو به من میگن منم حس بدی بهم دست میده. در حالی که مادرشوهرم خوبه حسودم نیست پدرشوهرم واسش خیلی خوبه مادرشوهرم مریض و ناتوانه. همش میگه من کار دارم کسی کمک ندارم درحالیکه خواهرشوهرم همیشه اونجاست ولی بیخیاله من نمیدونم وظیفمه کمک بدم یا...؟ گاهی واسش ناراحتم. البته وقتی برم کار میکنم اونا گاهی یه کتری هم نمیذارن رو گاز ما که میریم. خودمونی حساب میکنن مثلا. مادرشوهرم گاهی به زور سلام میکنه ولی اگه از صبح برم اونجا تا شب رفتارش عالی میشه چون من همه جوره وفق مرادشونم. کارم میکنم در حد عالی. نمیدونم فازشون چیه؟ شوهرم میگه کمتر برو تا سرد برخورد نکنن

اطلاعات تکمیلی

سن 20 جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام و وقت بخیر 
از صحبت هایی که شما فرمودین به نظر میرسه انتظار خانواده همسرتون حضور همیشگی در کنار خودشون هست .اینکه وظیفه شما هست یا نه بستگی به خود شما داره عروسی میپذیره عروس دیگری نمیپذیره و فاصله میگیره .با دیر به دیر رفتن یهویی هم موجب دلخوری شون میشین و ممکنه بیشتر ناراحت بشن .من پیشنهاد میکنم شما با برنامه ریزی و به خاطر همسرتون بهشون محبت کنید اما خواسته های خودتون رو هم مطرح کنید کاملا محترمانه تا انشاالله حل بشه .موفق باشید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha