2794

مشکلات همسرم با خانواده اش

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 41 بازدید

سلام

منو همسرم خیلی همو دوست داریم و دوتایی باهم خوشبختیم اما مشکلی که هست تو خانواده های دو طرفه.

همسر من ۲۳ سالشه و ما ۵ ماهه عروسی کردیم و ۶ ماه عقد بودیم و یک سال و نیم دوست بودیم. و با هم هم سنیم.

همسرم همیشه از خانوادش توی دوران دوستی شاکی بود و میگفت کاش زودتر بریم خونه خودمون. بعد از عروسی ما فوری یعنی همون روز بعدش خانواده همسرم به شهر خودشون برگشتن و ۱۰۰۰ کیلومتری از ما دور شدن و هیچ کمکی به همسرم نکردن و برای خرید طلا و لباس و... کمترینهارو برداشتن که من به سفارش پدرم هیچی نگفتم حتی سرویس هم نگرفتن فقط یه گردنبند...

بعد عروسی رفتیم شهرشون تا سر بزنیم مادرش تحویلمون نگرفت حتی پاگشام نکرد و به همسرم گفت اومدم اینجا دست از سرم برنمیداری برو خونه خودت حتی پدر و مادرم اومدن خونشون یه شب موندن صبح بدون صبحانه راهی شهرمون کرد و خیلی بی احترامی کرد.

کلا همه فامیل و آشنا میدونن مادر همسرم آدم بدیه و همسرم ازش بیزاره.

جدا از این قضیه همسرم با پدر من مشکل داره چون پدرم آدم سردیه و احساسی نیست و تو ذهن همسرم اینجوری جا افتاده که پدرم منو دوست نداره ولی اینطور نیست فقط پدرم بروز نمیده محبتشو.

من یه برادر ۱۵ ساله داشتم که سال پیش فوت شدن و خانواده مون کمی افسرده شده.

همسرم خیلی مرد خوبیه از هر نظر هم چشم و دل پاکه هم کاریه و دستش رو جلو هیچکس حتی پدر خودش دراز نمیکنه هم احساسی و با محبته و به من توجه میکنه اما همیشه مساله پدرم رو بهم میگه مثلا میگه روز دختر بود بابات زنگ نزد تبریک بگه یا مثلا چرا بابات دعوتت نمیکنه بری خونه اش منم توضیح میدم که خونه بابام نیاز به دعوت ندارم و.... خلاصه خودش میگه سرکوفت نمیزنم فقط باهات حرف میزنم ولی من کاملا بهش سرد شدم... 

همسرم احساس تنهایی میکنه و داره افسرده میشه همیشه میگه حامی ای ندارم خانواده ای ندارم تنهام و.... منم تمام سعیم رو میکنم که خونمون شاد باشه همش غذاهای جدید میپزم و لباساشو مرتب میکنم و خیلی بهش میرسم هیچ مشکلی با من نداره ولی همش ناراحته.

چون کودکی بدی داشته نسبت به همه بدبینه هرکی بهش بی محبتی بکنه زود ناراحت میشه چون خیلی خانواده از هم گسیخته ای داره با این حال بهش میگم دلتنگ خانواده ات هستی؟ میگه اصلاااااا. زنگ زدم باباش گفتم بیایم اونجا که پسرت حالش بهتر شه گفت نه ما تو خرج خودمون موندیم. نمیدونم چکار کنم فقط میخوام زندگیم شاد باشه

باهاش خیلی حرف میزنم و دلداریش میدم اما همیشه غرغرو و گله منده همش شاکیه با اینکه دل مهربونی داره طاقت ناراحتیمو نداره سریع میگه من تنهام به تو غر میزنم تو ناراحت نشو ولی من خیلی عصبی میشم. نظر شما چیه؟ چکار کنم تا من و همسرم به آرامش برسیم؟

بیشتر غرغرو بودنش منو نسبت به همه چی سرد کرده و اینم بگم همسرم به شدت محدود بوده و هیچ تفریحی نکرده و سن کم ازدواج کرده ولی اهل شیطنت و خیانت نیست ولی دوست داره همش بره تفریح


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

باسلام 

دوست عزيز همونطور كه خودتون اطلاعات كامل و خوبی رو درباره  تاريخچه رشدی همسرتون  داديد ايشون فردی بودن كه در يک خانواده سرد و بی احساس بزرگ شدن چنين كودكانی به شدت در برابر هرگونه احساس طردشدگی حساس هستند بطوريكه حتی در مورد رابطه  پدرتون با شما اين ذهنيت رو دارند كه پدرتون شما رو دوست نداره بنابراين سعی كنيد با ايشون همدل باشيد و خودتون رو جای ايشون بزاريد احتمالا غم انگيز خواهد بود اينكه فردی از كودكی تا الان مورد محبت واقع نشه و احساس دوست داشتنی بودن و يا حتی ارزشمند بودن نداشته باشه تا حدی كه نسبت به خانواده بی تفاوت و سرد باشه . البته به نظر من ايشون به شدت تشنه محبت و مورد ديده شدن از طرف خانواده هستن و همين نداشته ها باعث غم ، دلسردی و يا حتی غر زدن ايشون ميشه .

 شما بهتره با ايشون همدلی كنيد البته طوريكه باعث تقويت اين رفتار نشيد مثلا وقتی غر ميزنن بهشون بگين "ميدونم احساس بدی داری ولی به نظرت نق زدن يا غرغر اوضاع رو بهتر ميكنه يا اين غر زدنا تا حالا كمكی هم بهت كرده "و....و بهشون ياد آوری كنيد زياده روی در اين رفتار ميتونه باعث دلسردی و فاصله بين زن و شوهر بشه . البته همچنين بايد بهشون اطمينان خاطر بديد كه گوش شنوا براشون هستيد و همدلانه به ايشون گوش خواهيد كرد ولی بايد مثلا زمان خاصی رو برای اين مساله اختصاص بديد و در اون ساعت ايشون ميتونن هرچقدر خواستن به اين مسائل بپردازن ولی بقيه ساعات شبانه روز متعلق به شما دونفر هست و اين هنر و خلاقيت شماست كه بقيه ساعات روز رو طوری برنامه ريزی كنيد كه به زندگی خصوصی خودتون بپردازيد و از اون لذت ببريد با اين روش هم ايشون احساس ميكنن حتی با وجود غرولندهاشون از طرف شما پذيرفتنی هستند و حرف دلشون رو زدند و هم شما فقط در ساعت خاصی از روز مجبور به گوش كردن غرولند های ايشون هستيد و مطمئن باشيد بعد از مدتي ايشون در اون ساعت مشخص غری برای زدن نخواهند داشت .

موفق باشيد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha