2794

جیغ و گریه پسر دو ساله

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 187 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام.

پسرم دوساله هست و خیلی لجبازه. قبلا سر لباس درآوردن و کفش درآوردن خیلی مشکل داشتیم که اینجا هم راهنمایی خواسته بودم جایی میرفتیم دوست نداشت لباس دربیاره گریه و جیغ وحشتناک میزد.

حالا هم که کمی اون مشکل رفع شده شبها ساعت پنج و ربع بیدار میشه و با جیغ  تختو ترک میکنه میره سراغ بعضی وسیله ها و جیغ های بلند میزنه و گریه میکنه. مثلا دیشب در فریزر و باز کرده بود و جیغ میزد و مارو نمیزاره که نزدیک بشیم.

یا شب قبل بالای یه کیف نشسته بود و زیپشو میکشید و گریه میکرد. یک هفته تمام درست اون ساعت بیدار میشه و نزدیک نیم ساعت یک ریز جیغ میزنه و گریه میکنه.

لطفا کمکم کنین این مسئله خیلی باعث نگرانی و ناراحتیم شده

اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور روانشناسی کودک و نوجوان

سلام. در رابطه با لجبازی باید بگیم بچه ها تو این دوره سنی تا 3.5 سالگی به دنبال مستقل شدن هستن و این بخشی از رشد طبیعی فرزند شماست و برچسب زدن هایی مثل لجبازی و .... این روند طبیعی رو نابهنجار جلوه میده و رابطه شما با اون رو خراب میکنه و شما بیشتر عصبانی یا ناراحت میشید . در صورتی که باید از این فرایند استقبال کنید چون فرزندتون سالمه و داره طبیعی رشد میکنه. بهتره بجای مقابله یا قانع کردنش بزارید کارش رو انجام بده و بعضی جاها مراقبش باشید و تنها محافظت کنید. 

در مورد جیغ های شبانه اش بهم بگید این مسئله شکل کابوس دیدن هست؟ یعنی طوری رفتار میکنه که انگار کابوس دیده و از خواب پریده یا نه؟ 

2.معمولا سراغ چه کارهایی میره تو اون مدت؟

3.برای آروم کردنش شما چکار میکنید؟

4.فردا صبح که از خواب پا میشه ازش پرسیدید که چی دیده ؟ چی میگه؟

تجربه شما

login captcha

اون ساعت ها تقریبا بیدار میشد شیر میخورد. و میخوابید.

تا اینکه من سر خالی کردن کیفم تو منزل مامان بزرگش دعوا کردم و جیغ میزد که چرا وسایل رو دوباره پر کردی داخل کیف.

درست از همون شب جیغ هاش شروع شد. از خواب بیدار میشه و بلند گریه میکنه و میره گاهی سراغ یخچال. گاهی کفش برمیداره و در رو باز میکنه که بره.

ما بغلش میکنیم اینور اونور میبریم یا تا اونجا که امکان داره کمک میکنیم کاری که میخواد بکنه ولی آروم نمیشه. و شبیه کابوس نیست.

درضمن نامفهوم حرف میزنه کلمات رو خوب نمیتونه بگه

جمله بندی بلد نیست.

و اینکه تو خونه مادربزرگش هیچوقت آرام و قرار نداره

از نوزادیش اینطوریه. اونجا فقط گریه و بهانه است

لباس درنمیاره که بریم. هرکار میکنن با اعضای خانواده صمیمی نمیشه