2794

عصبانیت و احساس افسردگی در دوران نامزدی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 73 بازدید 2 تبادل تجربه

سلام خسته نباشید. من یه دختر ۲۲ ساله ام که حدود ۸ ماهه نامزد کردم با کسی که دوستش داشتم و دارم اما وقتی کنارشم همش با عصبانیت و ناراحتی باهاش حرف میزنم و توی تنهایی همش افسردم و توی خونه نشستم. به نظرتون من افسردگی دارم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 22 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

تبریک میگم

در مورد عصبانیت و ناراحتی خودتون در درجه اول باید به دنبال علت باشید

ایا رفتار و طرز برخورد ایشون باعث این عصبانیت شما میشه یا خیر

از طرفی هم ممکنه شما یک سری توقعات و خواسته هایی دارین که ایشون براورده نمیکنه و این مسبب ناراحتی شماست

اگر دلیل قانع کننده ای وجود داره مثلا ایشون برخودش مناسب نیست باید با ایشون حرف بزنید و مشکل رو برطرف کنید

یا اینکه خاسته های خودتون رو بر پایه واقعییت و توانایی های ایشون تنظیم کنید

مثلا با ایشون در میون بزارین که همچین چیزی میخوایین یا این جور فتاری رو میپسندید

قطعا اگر این مسایل رو ریشه یابی کنید متوجه دلایل ناراحتی هاتون خواهید شد و میتونید به سادگی مشکلات رو  حل کنید

اگر متوجه شدید که این خلق و خوی شما دلایل بیرونی خاصی نداره حتما به یک مشاور مراجعه کنید




 

تجربه شما

login captcha

دوست عزیز مجددا سلام عرض میکنم 

این رو باید بپذیریم که همه رفتار های انسان های اطرافمان قرار نیست صد در صد مطابق میل ما باشه، خب یه سری از رفتار ها قابل تغییر هستن و به مرور زمان بهتر میشن اما قرار نیست شما کل شخصیت یک نفر رو تغییر بدین 

خصوصا اینکه بغضی از افراد زمانی که در مورد یک مساله بهشون فشار وارد میشه نتیجه عکس میدن این رفتار در مردها به کرات دیده میشه، 

در مورد اینکه ایشون برای از بین بردن ناراحتی شما پا پیش نمیزارم هم باید بگم احتمالا شما بیشتر از این که رضایتون رو از حضور ایشون ابراز کنین نارضایتی رو بروز دادین 

همیشه سعی کنید احساسات خوب رو هم عنوان کنید زمانی که میخوای از ایشون انتقاد کنید اول از رفتاری خوبی که داره تشکر کنین بعد یک انتقاد کوچیک رو با مهربانی مطرح کنید 

به طور کلی زندگی زناشویی مجموعه بزرگی از گذشت هاست، سعی کنید از بعضی مسایل رد بشید


ممنون از راهنماییتون خانوم آزادی. رفتار نامزدم باعث میشه که عصبانی بشم مثلا یه نمونه ش اینه که یه جاهایی نباید چیزی رو بگه میگه و اعصابم بهم میریزه بارها بهش گفتم که من از فلان اخلاقت خوشم نمیاد همون لحظه میگه چشم ببخشید دوباره تکرارش میکنه نمیدونم دیگه چطوری بهش بگم مشکلم رو. با خنده و خوش رویی و بحث و قهر و ناراحتی همه ی راه ها رو رفتم.جدیدا هم حق به جانب میشه تا میبینه که ناراحتم اون بیشتر ابراز ناراحتی میکنی و پاپیش نمیزاره که حالم رو خوب کنه وقتی هم که بهش میگم میگه تو با هیچی خوب نمیشی من دیگه بلد نیستم چطوری خوبت کنم