با سلام . خانومی 36 ساله هستم. خانه دار و تحصیلات لیسانس
در سن 27 سالگی ازدواج کردم و یه دختر 6 ساله دارم بعد زایمان دچار افسردگی شدم البته پدرم و خانواده پدری هم این مشکل رو دارند دو سال پیش به مشاور روانشناس و روانپزشک مراجعه کردم و در طول این دو سال دارو مصرف کردم . با همسرم مشکلی ندارم .البته مشکلاتی رو با خانوادش داشتم به مدت 8 سال . که یک سالی هست روابط خوب شده . در زمان مصرف داروها خیلی حالم خوب بود. روانپزشکم کم کم دوز دارو ها رو کم و بعدش قطع کرد. اما کم کم حالم داره مثل قبل میشه. دوست دارم همش بخوابم یا توی بیداریم گریه کنم . اصلا شاد نیستم. دخترمم اصلا شاد نیست خیلی کم میخنده .
حوصله ندارم باهاش بازی کنم. گاهی اوقات خیلی از دستش عصبی میشم و گاهی اوقات ناخواسته کتکش میزنم و سریعا هم پشیمون میشم. تا حالا دوبار تصمیم به خودکشی گرفتم. همسرم میگه دوباره بچه دار شیم تا دخترمون تنها نباشه . ولی من اصلا این آمادگی رو در خودم نمیبینم . چیکار کنم ؟
اطلاعات تکمیلی
سن36جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهل متاهلپاسخ سلام عزیزم مولتی ویتامین ها میتونن اشتها رو بیشتر کنن ولی هر چاقی و لاغری قابل بازگشته
پاسخ با سلام در نظر داشته باشید که رابطه به این صورت نیست که هر دو نفر به سمت جدایی پیش بروند. معمولا یکی از زوجین به سمت جدایی پیش می رود و قدامات اولیه را انجام میدهد. همسر شما فردی بوده که برای جدایی ا...
پاسخ سلام دوست عزیز بهتر است مصرف شیرینی جات را کاهش داده و در رژیم غذایی خود از ماست پروبیوتیک و عسل استفاده کنید و دستگاه تناسلی خود را همیشه خشک نگه دارید داخل منزل لباس زیر نپوشید از پوشیدن شلوارهای تن...
عدم اعتماد بنفس و بازگشت به کار
پاسخ سلام همراه عزيز✋🏻ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديداعتماد به نفس به اين معناست كه خودتان را باور كنيد .اعتماد به نفس همواره در درون شما توليد ميشود نه از بيرون ،اعتماد به نفس تعهد شما به خودتان است .ا...
ممنون که پاسخگو بودید چشم حتما دوباره تحت نظر روانپزشک خواهم بود .