2794
باعرض سلام و خسته نباشید... خانومی هستم21ساله متاهل. تقریبا یک ماهه خیلی ب مرگ عزیزام فکر میکنم عزیزایی ک الان در قید حیات هستند ولی من همیشه فکر قبر و مردن و... میکنم وهمیشه ب عکس پدرمادرم نگاه میکنم گریه میکنم تا حدی ک حالم بد میشه و نفسم بند میاد صداشون رو میشنوم بغض میکنم و اشک میریزم همیشه ترس از دست دادنشون رو دارم خیلی عذاب اوره لطفا راهنماییم کنید مشکلم چیه. با تشکر
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

باسلام دوست عزیز ایا این افکار بدون هیچ دلیلی به وجود اومده یا اتفاق ناخوشایندی داشتن تجربه بد و ... باعث شده این حس سراغتون بیاد؟ شما از نظر عاطفی چقدر باهمسرتون صمیمی هستید آیا روابط عاطفی خوبی بین شما وهمسرتون هست از نظر عاطفی با والدین خودتون چطور هستید ؟آیا شخصیت وابسته ای دارید؟ ترس از دست دادن نزدیکان معمولا بخاطر از دست دادن حمایت عاطفی و گسسته شدن روابط عاطفی هست شما دچار یک ترس غیر معقول شدید. فکر کردن به مرگ به صورت کلی نه تنها مشکلی نداره حتی در دین اسلام بهش اشاره هم شده ولی اگر این افکار از حد معقول خود خارج بشه وزندگی شما رو دچار مشکل کنه آسیب زاست توصیه میکنم شناخت واگاهی خودتون رو در مورد مرگ و زندگی پس از مرگ بالا ببرید ایا بعد از مرگ همه چیز تمام میشود؟ یا زندگی جدیدی در دنیای دیگر شروع میشود ایا کسانی که ازبین ما میرن یادشون و خاطراتشون هم ازبین میره ایا انسانها متعلق به این دنیا هستن یا همگی ما در دنیای دیگر باهم روبه رو خواهیم شد اینها سوالاتی هست که میتونید ازخودتون بپرسید وبه دنبال جوابش باشید ولی برای اینکه این شرایط تغییر کنه توصیه میکنم کارهای زیر رو انجام بدید 1)به همچین موضوعی بی توجهه وبی اهمیت باشید هرچقدر به همچین افکاری اهمیت بدهید در شما تشدید میشود پس بهترین حالت بی اعتنایی به این موضوع هست 2)در جهت عکس افکارتون رفتار کنید مثلا هروقت ترس مرگ سراغتون اومد بگید اونها هنوز زنده اند وقرار نیست به این زودی بمیرن 3)به ترستان پاسخ کوتاه بدید هروقت این افکار اومد سراغتون با خودتون بگید اونا کی میمیرن؟ وبعد با لبخند به خودتون پاسخ بدید فقط خدا میدونه نه هیچ کسی دیگه ولی میدونم اکثر آدمها زمان زیادی زنده هستن وپیر میشن پس حالا حالاها جا دارند 4)در روانشناسی گاهی به مراجعین پیشنهاد میدیم از فرمان ایست استفاده کنند بهتره شماهم این روش رو امتحان کنید افکارتون رو آزاد بگذارید تا به ذهنتون خطور کنن وبه یک باره با صدای بلند بگویید ایست این عمل جریان فکر رو متوقف میکند دوست عزیز یادمان باشد همه امور در دستان خداوند هست به مقدراتش راضی باشیم و در همه حال راضی به رضای او خودتان وعزیزانتون رو هر روز صبح که بیدار میشید به خدا بسپارید وبگید خدایا میدونم حواست به من وعزیزانم هست پس خیالم راحته موفق باشید ابام بکام

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

میترسم از از دست دادن عزیزام

پاسخ همه ماها اینگونه ترسها رو باخودم داریم اما به صورت افراطی خطرناک هست و برای درمانش به روانپزشک مراجعه کنید تا مورد درمان قرار بگیرید و اضطراب های زیادی که دارید کنترل بشود

سلام. من تمایلل دارم صورتم چاق شه...خودمم دوست دارم چاق شم.. قدم 155 وزنم 49...21ساله ام چطور میتونم

پاسخ سلام افزایش 5-6 کیلوگرمی وزنتون منجر به چاق شدن صورتتون میشه. بنابراین جهت دریافت رژیم متاسب با متابولیسم و فیزیولوژی بدنتون بایستی به شکل حضوری مراجعه کنید. پاینده باشید دکتر صادق جعفرنژاد

باسلام.من خانمی21ساله هستم.دور سینه هام چندساله چندتا موی نسبتا بلند در اومده.ضخیم نیستن.مشکل ازکجا

پاسخ سلام ممکنه ارثی باشه یا مشکل هورمونی داشته باشید اگه پریودتان نا منظم است ویا زیر چانه موهای بلند ضخیم دارید میتوانید آزمایشات هورمونی بدهید در غیر این صورت نیازی نیست