سلام خواهش كمكم كنيد من يبار جدا شدم وبچه ندارم در دوره بحران با كسي دوست شدم اوند خواستگاريم البته هدفش بود ولي من نه خلاصه بعد من بهش كفتم اگر ميخواي بيا جلو اومد و نشون شدم و اما مشكل قرار بود پدرش با بدر من خانه بخرن ولي هنوز نميدونم اونا چيكار ميخوان بكنن هر چي هم بهش ميگم عصبي ميشه ميكم ي زماني تعيين كن من اقلا بدونم خودم خيلي عصبي شدم البته الان هم خونه اماد ه بود من شرايط نداشتم چون درس دارم و بايد برموشهز ديگه ولي يجورايي اصلا حرف نميزنه همش ميكه دنبالم زمين فروش بره خسته شدم ديگه حس ميكنم درجا ميزنم يا اون پشيمون شده روز به روز كسل ترم و نميتونم درس بخونم كمكم كنيد من چيكار كنم ي جوتب درست بهم نميده همش ميگه باشه عصبيم نكن من چيكار كنم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید