2794

آیا من افسرده ام؟چکارکنم بهترشوم؟

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 225 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام وقت بخیر پیشاپیش از توجه شما سپاسگزارم. 

من یک خانم ۳۸ ساله هستم متاهل دارای دوفرزند.راستش از کودکی من مثل بقیه بچه ها شاد نبودم خجالتی و درونگرا بودم بخاطر دست و پا چلفتی بودنم همیشه از طرف پدر ومادر سرزنش میشدم تنها حسنی که از نظر اونا داشتم این بود که شاگرد اول بودم و بسار مودب وکم حرف. رابطه عاطفیم با مادرم اصلا قوی نبود یادم نمیاد بجز عیدکه سال تحویل میشد مامانم بوسم کرده باشه ولی پدرم باوجودیکه گاهی عصبی میشد وداد میزد ولی گاهی نوازشم میکرد و قربون صدقه میرفت.به همین منوال بزرگ شدم و سال اول دانشگاه دولتی قبول یه شهر دور قبول شدم چهار سال دانشگاه وضع روحیم اغلب خوب بود چون رشته خوبی بود و خانواده ام بهم افتخار میکردند.مادرم اواخر دانشگاه گاهی زمزمه هایی میکرد که داره دیر میشه و من باید ازدواج کنم فکر کم نگران بود که من سنم بره بالا و شانس ازدواج نداشته باشم. وقتی درسم تموم شد و رفتم سرکار چندتا خواستگار داشتم ولی  جور نشد.تا ابنکه همسر فعلیم اومد و پسنیدیم البته خیلی کارمون باعجله و مسخره بود چون مادرم فکر میکرد من دیگه ازاین بهتر پیدا نمیکنم منم فکر میکروم دبگه وقت ندارم وباید زودتر شوهرکنم وگرنه آبروی خانوادم میره ده روز بعد عقدم فهمیدم شوهرم یه آدم زود خشم و بد اخلاقه که موقع عصبانیت حرفهای زشت میزنه و خیلی خشن  میشه کم کم دیدم اشتباه کردم و خودمو گرفتار کردم ولی هرگز به خانوادم نگفتم ترسیدم دلشون بشکنه همیشه موقع دعوا وقهر تصمیم به طلاق میگرفتم ولی همیشه ترسیدم از حرف مردم از ناراحتی پدر ومادرم و..... تو این سالها شوهرم اعتماد بنفسمو کلا نابود کرده باید حرف حرف خودش باشه چندین سال باخانوادم قطع رابطه کرد الانم که آشتی هست وقتی میاد فقط اخم میکنه واصلا حرف نمیزنه کلا خیلی مغروره.دست بزن هم داره حتی یه بار با چاقوبهم حمله کرد وزخمیم کرد پنج تا بخیه خوردم. چندبارهم خیانت کرده وهمیشه درحال بگو بخند بازنهای غریبه است. زندگیم شده پر از ایکاش.......کاش باهاش ازدواج نمیکردم کاش تو عقد جدا شده بودم کاش قبل بچه ها جدامیشدم کاش همسرم میمرد .......خسته ام گردن درد دارم کلافه ام گاهی سر بچه‌ها دادمیزنم و شدید کتکشون میزنم بچه‌ها هم خشن شدن هردوشون.بچه اولم کمرو هست لجبازه احساس میکنم مادر بدی هستم تو همه چیزم شکست خوردم رابطم با خانوادم هم خیلی کم شده چون وقتی پیش اونام خجالت میکشم از کارهای  شوهرم آیا راهی هست که منم به زندگی عادی برگردم آیا امیدی هست بچه های منم  عاطفی و مهربون بشن؟؟؟در ضمن شوهرم بعد ازدواج ادامه تحصیل داد و پیشرفت کرد  به همین خاطر خیلی خودشو سرتر از من میدونه همیشه درباره خودش خیلی با غرور حرف میزنه حس میکنم از انتخاب من پشیمونه چون اونموقع بخاطر نیاز مالیش منو انتخاب کرد حالا که یکم روبراه شده سروگوشش میجنبه.

ببخشید خیلی طولانی شد ممنون از وقتی که می گذارید.


پاسخ مشاور

روانشناس و مشاور

سلام
من عمیقا ناراحت شدم به دلیل این که بجز همه موارد مطرح شده بحث ایکاش ها از همه چیز بیشتر می تونه ادم رو اذیت کنه.
ببینید با توجه به سن شما و مواردی که مطرح کردید و همینطور نحوه نگارش شما کاملا مشخصه شما فردی هستید که بسیارمی تونید موفق باشید، پیشرفت کنید و در زندگی مسولیت داشته باشید و حتی رهبری کنید این که نوشتید از بچگی درس خوندید و .... دلیل بر بی کفایتی شما نیست ... اما یک نکته بسیار بسیار به چشم میاد شما از بچگی به سمتی رفتید که دیده بشید مثلا درس خوندن و دیگران هم با رفتارشون شما رو تقویت کردن در صورتی که شما ممکن بوده علایق و خواسته های دیگری داشته باشید که مدام نادیده گرفتید  از طرفی بعد از ازدواج هم همین اتفاق براتون تکرار شده و نکته اینجاس که شما پر از زندگی نزیسته هستید .... زندگی نزیسته ما در سنین شما خودش رو نشون میده و روح ما رو خسته می کنه از طرفی حتی درد های جسمی مثل درد گردن نشانه سازش های زیاد از حد و همینطور زندگی نزیسته هستش ...
من به شما پیشنهاد می دم کتاب بسیار عالی زندگی نزیسته ایت را زندگی کن رو مطالعه کنید
و اضافه می کنم که شما اسیر گذشته و انتخاب هاتون نیستید فقط کافیه به نقطه ای برسید که به خودتون بگید دیگه بسمه و وقتی در این نقطه قرار بگیرید شروع به اقدام خواهید کرد شما لایق بهترین ها هستید و نباید با کتک خوردن  و تحقیر شدن اجازه بدید زندگی شما از بین بره قطعا بچه هایی که در این محیط بزرگ می شن هم اسیب های زیادی خواهند دید ....
مطالعه کتاب کمک بسیاری برای شما خواهد داشت و می تونید بعد از اون تصمیم های جدی و درستی بگیرید
شاد باشید...

تجربه شما

login captcha

خوشحالم که با یک استاد باسواد و بسیار متبحر در این سایت آشنا شدم.امیدوارم بهترینها نصیبتون بشه. بهترین جوابی بود که تاحالا از یک مشاور شنیدم .پاینده باشید.

@امینه خانوم

سلام
سپاس از شما
من و همکارانم همچنان در کنار شما خواهیم بود تا سوالاتتون رو در کلینیک پاسخ بدیم
امیدوارم شاد و سلامت باشید

پرسش ها و پاسخ های مشابه

حس میکنم شوهرم برای بار سوم داره بهم خیانت میکنه چکارکنم

پاسخ سلام دوست عزیز قبل از هرچیز تقاضا دارم تا حل شدن مشکلتان اقدام به بارداری نکنید . به همسرتان بگویید بخاطر عدم ص اقتشان و پنهانکاریهایشان نسبت به ایشان بی اعتماد شده اید و برای حل مشکل نیاز به راهنمایی...

باشوهردچارخلاء عاطفی چکارکنیم

پاسخ در حد معمول و متعادل محبت داشته باشید در صورت نارضایتی ایشون ازش درباره محبت و انتظاراتش سوال کنید

سلام،پسرم نه ماهشه، به سختی قطره ی آهنشو میخوره،با اینکه سعی میکنیم بریزیم ته حلقش اما بازم بیشترشو

پاسخ با سلام بله اشکالی ندارد داخل مواد غذایی مصرف شود با احترام دکتر پیام فرح بخش