توی یک فروشگاه با هم کار میکردیم از آذر ماه تا همین چند روز پیش چند روز مانده به عید بهش علاقه مند شدم چند روز بعد از عید بدون اینکه خودم بهش بگم از طریق یکی از همکارمون متوجه عشق من به خودش شد و رفتار تندی از خودش نشون داد تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم قراره بره یکی دیگه از فروشگاهامون همون روز در حالیکه به شدت ناراحت بودم از احساسم بهش گفتم و گفتش به کس دیگه ای تعهد داره که البته به نظرم برای این بود که من دست از سرش بردارم هنوز به فروشگاه دیگه منتقل نشده بود که وقتی فهمید من صداش رو ضبط کردم تا موقعی که رفت گوش کنم سر و صدا راه انداخت و تهدید به شکایت کرد و حتی باعث شد منم برم یک فروشگاه دیگه حالا ۱۵ روزه که ندیدمش و به دلیل ترس از اخراج کار نمیتونم برم اون یکی فروشگاه و ببینمش در حالیکه هنوز امید به وصال دارم و خیلی میخوامش خیلی زجر میکشم هزار جور فکر به سرم میاد حالا راهنماییم کنید لطفا
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید