2794

رفتار شوهرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 207 بازدید

سلام. خسته نباشید

من ۴سال با همسرم اشنایی قبلی داشتیم یکسال عقد بودیم الانم ۲ساله ک ازدواج کردیم ایشون خیلی ا رفتار خونوادم ایراد میگیره چرا مامانت اینجور گف چرا بابات اونجور گف چرا مامانت بی احترامی کرد بهم. واقعا خسته شدم. انقد حرف زیاده ک نمدونم ا کجا شروع کنم بنویسم. ایشون بنظرم دچار مریضی پارانویید هستن بطوریکه من حق ندارم تنهایی ا خونه برم بیرون. اجازه نمیدن تو فضای مجازی برم . اگ تو خیابون نگاهم افتاد ب پسری مردی ایشون برخوزد میکنه میگ چرا هیزی چرا تشنه ای و این حرفا. حالا چند روز پیش با مادرش اینا بحثش میشه کار ب فوش و فوش کشی میکشه من پیشش نبودم خونه خواهر شوهرم بودم ا اونروز هر چ زنگ میزدم ب مادرشوهرم ج نمیداد. با شوهرم اشتی کردن اما باز جواب منو نمیداد ب شوهرم کفته بود ا خودشو خونوادش دلخورم. خلاصه دیک انقد زنگ زدم تا ج داد تا سلام احوال پرشی کردم مادر و پدر شوهرم شروع کردن ب حرف بارم کردن ک ا وقتی با تو وصلت کرده اینحوری شده فوشمون میده بوکس پر میکنه واسمون مادرشوهرم گف چرا مادرت اینا نمیان مهمونی خونمون چرا بی عزتمون میکنن .چرا بابا اومده برا بستن قبر پدربزرگت مادرت اینا نیومدن در خونه تشکری کنن. عید اگ اومدید شهرمون من نمیزارم پسرم بیاد خونتون خودت تنها برو اگر اومد میرم میشینم خونه مادربزرگت میگم ک دخترتونو پشرم ا خیابون جمع کرده دخترتون قرص خورده و پسرمو میزارمش طلاقش بده و این حرفا.منم ب شوهزم گفتم اینحور گفتن اونم با مادرش حرف زد ک چیا بهم گفتین مادرش نگفته بودش این حرفارو زدم بهش. حالا دیروز زنگ زده ب مادرش میگتش بیا الهام میخواد باهات حرف بزنه بگتت ببهشید منم باهاش حرف زدم ولی نگفتمش ببخشید حالا شوهرم میگ چرا رومو انداختی زمین میگمش ب دلیل باید بگم ببخشبد بهم گفتن خیابونی بهم گفتن طلاقت کیدم میرم بهترین دخترو میگیرم برا پسرم بعد بخاطر اینا بگم ببخشید؟ شوهرم حالا رفته تو قیافه میگ دلیلی بالاتر این ک من ازت خواستم دلسردم میکنی ب زندگی

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

دوست عزیز؛ با توجه به مدت زمان 5 ساله ای که قبل از ازدواج داشته اید بایستی خیلی از مسائل در ارتباط با همسرتان از جمله حساسیت ها نقاط ضعف و قوت یکدیگر را پی برده باشید لذا با توجه به این شرایط چنین استنباط می شود که شما این حد از حساسیت های ایشان را پذیرفته باشید و با ایشان ازدواج کرده اید.
توصیه بنده به شما این است که جهت بهبود روابط خود با همسرتان چندین جلسه مشاوره زوج درمانی با یک زوج درمانگر متخصص در این زمینه داشته باشید تا مسائل بیش از این روی هم تلنبار نشود و بدون کمک از روانشناس و بررسی خصوصیات یکدیگر به هیچ عنوان برچسبی چون پارانوئید بودن زده نشود چرا که این یک اختلال شخصیتی می باشد که نیاز به مصاحبه های بالینی و انجام تست های روانشناسی می باشد.
در ارتباط با خانواده ها حتما مرزهایی را مشخص کرده و به این مرزها احترام گذاشته شود و عبور از آنها مرز شکنی به حساب می آید توجه داشته باشید که چنانچه از ابتدا به این موارد در زندگیتان اهمیت ندهید و یا توجهات ویژه ای مثل کمک از مشاور و یا مطالعه کتاب ها و مقالات مربوطه را نداشته باشید در بیشتر مواقع می بینیم که پیش آگهی خوبی در انتظار زوج ها با این شرایط نخواهد بود.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha