2794

زندگی یا جدایی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 425 بازدید

سلام خسته نباشین 

من۲۸ساله و۲تا بچه دارم.همسرمو دوست دارم خیلی .خیلی ام بهش وابسته ام دوست دارم همجاکنارم باشه تومسافرت بیرون دستشو بگیرم بهش محبت کنم واونم همچنین ولی ایشو زندگیش خلاصه شده تو کار ودوستاش هیچ توجه ومسیئولیتی از لحاظ رسیدن ب خانواده نداره اگه۱بار باهم بریم بیرون ۱۰بار میگه فلان کارو کردم.من از لحاظ روحی داغون شدم نمیتونم با این وضع زندگی کنم خانوادمم پشتم نیستن .۸ساله زندگیم ۱درصد پیشرفت نداشته چون همسرم بفکر پس اندازو آیندمون نیست پولاشو بی فکر خرج میکنه اونم نه برای ما برا بقیه بعد میگم باید بفکر خونه و...باشیم میگه خدا هست من دیگه این زندگیو نمیخوام نمیتونمم ادامه بدم کشش ندارم ولی طلاق نمیده خودشم راضیه ولی میگه شاید بچها بخوان پیش هم باشیم.ولی من اینو نمیخوام دارم دیوونه میشم.میدونم باید برم پیش مشاور ولی نه پولشو دارم نه میتونم خواهش میکنم راهنماییم کنین 

واقعا از این زندگی بریدم بااینکه خیلی دوسش دارم ولی خسته شدم.










اطلاعات تکمیلی

سن ۲۸ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانشناسی

سلام

شما هردو باید از مشاور کمک بگیرید.
در غیر اینصورت باید مهارت های گفتاری در شما به قدری قوی باشد که بتوانید مسائل را باهم مطرح و حل کنید.
بتوانید همسرتان را قانع کنید که این رفتارها و بی توجهی ها چه اسیب هایی میتواند به دنبال داشته باشد.
اینکه ایشان هم برای جدایی راضی هستند باید بررسی شود.
اینجاست که حتما باید به مشاور مراجعه کنید. حتی در فرآیند طلاق.
ضمناً شما نیز حق دارید زندگی خوب و آرامی داشته باشید، نه تنها بچه ها. اولین نیاز بچه ها داشتن پدر و مادری هست که باهم ارتباط خوبی دارند و هر دو از زندگی راضی هستند در غیر اینصورت بزودی شرایط برای بچه ها نیز غیرقابل تحمل خواهد شد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha