با سلام..من خانم 32 ساله و همسرم 33 ساله هستن..13 سال از زمان عقد و 10 سال از ازدواجمون میگذره دو پسر 9 و 3 ساله دارم .در رابطه جنسی خیلی سرد هستم و اصلا تمایلی ندارم و موقع شروع رابطه هم به اصرار همسرم و بخاطر انجام وظیفه انجام میدم..البته برای شروع شدن وگرنه بعد شروع شدن لذت میبرم و...همسرم تمایلاتش زیاده
اوایل ازدواج اینطوری نبودم خیلی خوب بود و تقریبا هرشب رابطه داشتیم .. اوایل ازدواج همسرم چندین بار خیانت کردن و.. ولی الان بهشون اعتماد کردم و ان شالله که خیانت نمیکنن
در ضمن از سال سوم ازدواجمون سرکار میرم..این سردی رابطه رو بیشتر بخاطر خستگی حس میکنم..کار همسرم طوری هست که خیلی دیر به خونه میان ساعت 12 شب و تا غذا میخورن و وقت خوابشون میشه ساعت 2-3 شب میشه اما من چون روزها با وجود بچه ها نمیتونم بخوابم و صبح ساعت 5.5 از خواب بیدار میشم تا برم محل کارم از سرشب خوابم میاد و بیشتر اوقات قبل اومدن همسرم خوابم میبره و ممکنه ما چند روز همدیگرو نبینیم..صبحا من میرم سرکار همسرم خوابن..شب ها همسرم میان من خوابم و..یا بیدار هم باشم چنان خسته هستم که بعد مدت کوتاهی از اومدن همسرم میخابم و وقتی از من رابطه میخان چنان خسته هستم و خابم میاد که نمیتونم رابطه داشته باشم یا گاهی از خستگی به همسرم چیزهایی میگم که فرداش یادم نمیمونه اصلا همسرم اومده سمت من..
خیلی ناراحتم ولی الان دیگه اصلا احساس نیاز نمیکنم و رابطه رو دوست ندارم و اگر هم رابطه ای هست اصلا پیش نوازی و.. که همسرم دوست داره رو نمیخام و میگم یکدفعه و زود بریم سراصل مطلب و... خودم تمام مشکلات رو از کمبود خواب و خستگی حس میکنم اما نمیدونم درسته؟ نگران زندگیم هستم..
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید