با سلام خدمت همه شما... 8 ماهی میگذره با یه آقا پسر وارد رابطه شدم و از اون موقع تا حالا روز خوشی ندیدم و یه آب خوش از گلوم پایین نرفته😢🙁همواره تو خودش بود و افسرده😐😑سر چیزای الکی باهام دعوا میکرد عصبی میشد و میزد به سیم آخر و جوابمو با بی حوصلگی و سردی آره نه چرا اوکی باشه میداد 😐💔نهایتن هفته ای یه روز باهام خوب بود بقیه روزا مث طلب کارا رفتار میکرد... اخلاقش گند و پَست بود هر روزمو زهر ترک میکرد... هر فحشی رو ب دهنش میمود میداد اخلاقش غیر قابل تحمل بود 😓🙁تو این هشت ماه کارای زشتشو ک باهام کرده نزدم تو صورتش... همش میریختم تو خودم تو دلم میگفتم اگ با شکستن دلم خوشحال میشه بزار بشکنه چون میخام اون خوشحال باشه و همیشه تبسم روی لب داشته باشه خوشیش آرزومه☹️😞اصن محلم نمیزاشت برام... اگ کاری ک میکرد براش انجام نمیدادم بوی شک و سردی کل تنشو برمیداش... دیگه از شدت بد رفتاریاش منم کم کم افسرده شده بودم اونم میگفت تموم کن این رابطه رو من نمیخام با دختر افسرده ای مثل تو ازدواج کنم ولی نتونستم بگم بانی افسردگیام کارای خودشه ولی رابطه رو نرسوندم ب آخر و بازم موندم پاش دیگه صبرم ته کشیده بود خیلی وقته هوای دلمو ابری کردم.... صبر ایوب ک ندارم ََطرف ایوبه من یکی دیگه🙁😓تا میخاستم باهاش حرف بزنم ک دلیل این رفتارای ناپسندشو بدونم و مشکلش با من چیه... دلیل خاصی نمیآورد و فقد میگفت من خدا رو شکر مشکل ندارم فقد یدونه مشکل دارم اونم اینه یه قلب نصفه نیمه دارم ک تو سینه میتپه🙁😞☹️💔حتا چندین بار بهم گفت من خیلی اذیتت میکنم خودم میدونم☹️برو یکی دیگه بیاد خوشبختت کنه ولی من بازم نرفتم💔😞خودش همیشه میگفت اخلاقم نمیتونه کسی تحمل کنه☹️🙁من یه دختر احساساتیم و اون یه پسر از سنگ بود ک درکم نمیکرد.... ولی جالبش اینجاس ک تازگیا اخلاقش تغییر کرده و هی قربون صدقم میره میگه من دیگه میخام عوض شم و بدیامو جبران کنم... دیگه از اون سردیا و بی محلیا دست کشیده.... اگ این بارم بخاد همین کارا رو تکرار کنه چیکار کنم؟! ☹️
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید