نینی سایت: زندگی هنرمندان و افراد مشهور همیشه زیر ذرهبین مردم است و سردرآوردن از جزییات زندگی خصوصی آنها یکی از علایق برخی از ماست. مخصوصا وقتی که بحث مهمی مانند اختلاف و احتمال طلاق یک زوج محبوب و جوان در میان باشد. مدتی است که خبر جدایی بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل در شبکههای اجتماعی چشم به چشم میچرخد و سیل حرفها و گمانهزنیها و قضاوتها نسبت به این دو نفر به راه افتاده است. در اقدامی بیسابقه نیز مداخله از طرف بعضی مخاطبان به جایی رسید که صفحهای در اینستاگرام برای آشتی دادن این زوج از طرف هواداران به راه افتاد. به صفحه هر یک از این دو نفر هم سر بزنید اغلب پستها پیرامون این ماجراست و از ابراز شگفتی و ناراحتی گرفته تا نصیحت یا تایید، واکنشهای مختلفی را پیرامون این موضوع میتوان دید.
کابوس روبهروشدن با دیگران
اینکه این ماجرا چقدر درست باشد و تا چه میزان حواشی و شایعات این موج را پدید آورده باشد، موضوع بحث ما نیست. میخواهیم به موضوع طلاق از دریچه روبهرو شدن با دیگران نگاه کنیم. وقتی دو نفر تصمیم میگیرند که به زندگی مشترکشان پایان بدهند، در حقیقت تصمیمی سخت میگیرند که تبعات فراوانی برای آنها به وجود خواهد آورد. یکی از این تبعات، مواجهه با کسانی است که از شما درباره علت جداییتان میپرسند، زندگیتان را قضاوت میکنند و به اقدامتان مهر تایید یا باطل میزنند. جز خانواده دو طرف که در پروسه طلاق در جریان وقایع قرار میگیرند، بعد از خوردن مهر طلاق در شناسنامه زوجین، دیدار با هر فرد آشنایی که سراغ همسرشان را از آنها میگیرد، یعنی شروع دوباره روندی وحشتناک از مرور وقایع و تحمل عکسالعملهای متعجب، خوشحال یا غمانگیز دوستان، آشنایان، همکاران، اقوام دور و نزدیک و.... در واقع فردی که طلاق گرفته است، علاوه بر تمام فشارها و استرسها باید با این واکنشها نیز مواجه شود و آنها را از سر بگذراند.
پیامدهای روانی طلاق، بیشتر از فوت همسر
درباره این موضوع و چگونگی مواجهه با دیگران در مورد فردی که با موضوع طلاق دست به گریبان است، محمد رضابیگی، روانشناس بالینی میگوید:
در تقسیمبندیهای میزان فشار و استرس، طلاق، نسبت به اتفاقات ناگوار دیگر در رتبههای نخست جای میگیرد. به طوری که شدت استرسی که طلاق به فرد وارد میکند، باعث بروز افسردگیهای شدید و در مواردی حتی خودکشی خواهد شد. برای درک اینکه این میزان فشار چقدر میتواند برای زوجین تحملناپذیر باشد، میتوان گفت که گاهی حتی پیامدهای روانی ناشی از آن، از مرگ همسر نیز شدیدتر است.
این روانشناس در مورد اینکه چرا واکنشهای ما در مورد طلاق بسیار گسترده است، میگوید: هر چه اهمیت موضوعی در جامعهای بیشتر باشد، بالطبع حرف و حدیث و داستانها در مورد آن بیشتر میشود. همین رفتارها و واکنشها و میزان اهمیت موضوعات رفتارهای مختص به یک مساله و فرهنگ آن را شکل میدهد. فرهنگ مردم ما نیز در مورد موضوع طلاق با فرهنگ دیگر مردم دنیا متفاوت است و حساسیت ما نسبت به این مساله زیاد است. بنابراین کسی که در جامعه ما دچار این معضل میشود از طرفی با مشکل خودش روبهروست و از طرف دیگر با بازخوردهای بیرونی و رفتار اطرافیان باید مواجه شود.
4 کلید برای عبور از بحران
بیگی در ادامه توضیح میدهد: برای اینکه رفتار ما در مقابل دیگران به نحوی باشد که اطرافیان کمترین حق دخالت بیمورد و اظهارنظر را به خودشان بدهند و فرد نیز فشار کمتری را تحمل کند، باید این اصول را رعایت کرد:
1. به درستی تصمیم خود اطمینان داشته باشید
وقتی شما قبل از تصمیم به طلاق با کارشناس این حوزه یعنی چند مشاور خانواده صحبت کرده و به این اطمینان رسیده باشید که طلاق بهترین گزینه برای شماست، اظهارنظرهای غیر کارشناسی و نگاه غیر تخصصی دیگران نمیتواند باعث ایجاد تردید، خشم یا سرزنش در شما شود. باید باور کنیم همانطور که در هر حوزهای نیاز به کارشناس و متخصص کار است و او شایستهترین فرد برای اظهارنظر و راهنمایی است، در حوزه روابط همسران نیز باید به سراغ متخصص آن رفت.
2. اول خودتان باور کنید تا دیگران هم باور کنند
وقتی شما به نگاه غلط یا فرهنگ نادرستی باور داشته باشید، نگاه غلط دیگران و قضاوتشان در مورد شما بر پایه آن فرهنگ، برایتان اهمیتی دوچندان پیدا میکند. چون وقتی خودتان درگیر این موضوع نبودید، درباره دیگران همان طور فکر میکردید و همان دیدگاه را داشتید. وقتی این موارد را درک میکنیم و در ناخودآگاه خود به آنها اعتقاد داریم پس نسبت به پس برای اینکه حرفهای ناعادلانه و قضاوتهای نادرست دیگران در روحیه شما بیاثر باشد، باید خودتان باور داشته باشید که این درست نیست پس اهمیتی ندارد.
3. هیجانات خود را کنترل کنید
شما بعد از طلاق علاوه بر غم و اندوه تحت تاثیر هیجاناتی مانند خشم، سرزنش خود و دیگران و... نیز هستید. وقتی با این روحیه با دیگران روبهرو میشوید با عصبانیت و ناراحتی با آنها برخورد میکنید که همین موضوع باعث تشدید واکنش آنها و کنجکاوی بیشتر در مورد این مساله میشود. در حقیقت شما با واکنش نادرست خود آنها را بیاختیار وارد بحث و جدل با خود میکنید و عکسالعمل متقابل آنها را نیز برمیانگیزید. برای کنترل هیجانات خود و سپری کردن دوران بعد از جدایی نیز به همراهی متخصص نیاز دارید.
4. روابط خود را قطع نکنید
وقتی شما با موضوعی در سطح طلاق درگیر هستید، باید قبول کنید که خودتان و دیگران نیاز به زمان دارید تا این اتفاق را از سر بگذرانید. صبوری در این مورد همراه با درک این موضوع است که گاهی نمیتوان جلوی برخی گوشهو کنایهها یا برخوردهای غیرمنطقی را گرفت، یا به افراد فهماند که نباید در زندگی خصوصی کسی دخالت کنند. این موضوع نباید باعث شود که شما ارتباط خود را با اطرافیان قطع یا تصور کنید که نیاز به خلوت و تنهایی دارید! چون این تصمیمی اشتباه است. اتفاقا ارتباط اجتماعی بیشتر شما با دیگران، امری است که میتواند تاثیر مثبتی در عبور سریعتر از این دوران داشته باشد.
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین