2783
سوء تغذیه در کودکان ایرانی

سوء تغذیه در کودکان ایرانی

1394/03/30 بازدید384

 اصلا مگر اول نباید به فکر معیشت بود و بعد فرهنگ؟ مگر کمبود فرهنگی یک خانواده چه آسیب‌هایی را می‌تواند وارد کند که حالا بیاییم و در ارتباط با آن صحبت کنیم و به خانواده‌ها هشدار دهیم؟ اخیرا اخباری منتشر شده که نقش فقر فرهنگی را در داشتن کودکانی با مغز رشد نیافته برابر با نقش قدرت اقتصادی خانواده می‌داند.


برخی سایت‌های خبری در روزهای گذشته ادعا کردند که مغز ٨٠٠‌هزار کودک ایرانی (حدود یک‌چهارم کل کودکان ایرانی در این سن هستند) رشد نمی‌کند! و عامل این اتفاق هم سوءتغذیه این کودکان است. آنها این پرسش را مطرح کردند که آیا تا ٢٠‌سال آینده، یک چهارم جمعیت جوان ایران عقب‌ماندگی‌های ذهنی خواهند داشت؟ حتی فکرکردن به این موضوع هم دلهره‌آور است چه رسد به این‌که بدانیم این یک خطر واقعی است. ٩٠‌درصد رشد مغزی انسان‌ها، تا شش سالگی آنها شکل می‌گیرد. بنابراین اگر رشد مغزی کودکی در این سنین تکامل نیابد، او تا آخر عمر، با ذهنی تکامل نیافته زندگی خواهد کرد.


این عقب‌ماندگی ذهنی، نه فقط زندگی شخصی او که کل جامعه را متاثر خواهد کرد: از زندگی خانوادگی و زناشویی و تربیت فرزندان گرفته تا آسیب‌های اقتصادی و بزه‌های اجتماعی. علت این عقب‌ماندگی و رشد ناکامل مغزی نیز بسیار ساده است: «سوءتغذیه». در گزارش آمده بود برآوردها حاکی از آن است که نیمی از این تعداد، بر اثر عواملی مانند بیماری و فقر فرهنگی درگیر سوءتغذیه‌اند و نیمی دیگر از این کودکان زیر شش سال، فقط و فقط به این خاطر دچار سوءتغذیه و رشد ناکامل مغزی هستند که در خانواده‌های تهیدست به دنیا آمده‌اند.


به‌طور کلی ٤ عامل اصلی در بروز سوء تغذیه کودکان نقش دارند که عبارتند از فقر، نبود موادغذایی در محل، ناآگاهی‌های تغذیه‌ای و ابتلا به بیماری‌ها. همچنین برای بهبود تغذیه کودکان باید ٤ عامل اساسی شامل درآمد، دسترسی به غذا، فرهنگ و سواد تغذیه‌ای و دسترسی به خدمات بهداشتی و کنترل بیماری‌ها به مورد اجرا گذاشته شود.


درآمد خانوار یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در انتخاب و خرید غذا است. ازسوی دیگر وجود موادغذایی در منطقه و دسترسی خانوار به مواد غذایی، همچنین آگاهی و دانش خانوار به‌خصوص مادر که باتوجه‌به باورها و عادت‌های غذایی، مواد مورد نیاز را با در نظر گرفتن قیمت و بودجه‌ای که در دسترس دارد، خریداری می‌کند و مطابق با سلیقه و آموخته‌هایش سفره خانواده را شکل می‌دهد، حایز اهمیت است.


گزارش‌ها حاکی از آن است که سوءتغذیه (به‌صورت کم‌وزنی، لاغری و کوتاه‌قدی) در کودکان زیر ٦‌سال با کمبود ریزمغذی‌ها همراه است. کمبود ریزمغذی‌ها با عوارض متعدد ازجمله اختلال رشد جسمی و تکامل مغزی، کاهش بهره‌هوشی، کاهش قدرت یادگیری، افت‌تحصیلی، افزایش موارد ابتلا به بیماری‌ها و پوکی‌استخوان، نهایتا با کاهش توانمندی‌های ذهنی و جسمی افراد همراه است.

روزها، ماه‌ها و سال‌های این کودکان در شرایطی سپری می‌شود که نرسیدن مواد غذایی لازم به وجود کودکانه‌شان، آنها را محکوم می‌کند که عمری را با مغزهایی تکامل‌نیافته به سر کنند.



فقر فرهنگی یا فرهنگ فقر

سطح و طبقه‌اجتماعی و فرهنگی خانواده‌ها، سطح تحصیلات، سطح پایین و نازل منزلت اجتماعی خانواده، ناآگاهی اعضای خانواده به‌ویژه والدین از مسائل تربیتی، اخلاقی و آموزه‌های مذهبی، عدم همنوایی خانواده با هنجارهای رسمی و حتی غیررسمی جامعه و هنجارشکنی اعضای خانواده ازجمله مولفه‌هایی هستند که در قالب فقر فرهنگی خانواده در ایجاد شوک‌های روانی، روحی و جسمی اعضای خانواده و کودکان اثر می‌گذارد. خانواده‌های مطلقه و کودکان طلاق را هم اگر به این مقوله بیفزاییم، آمار جدیدتری از فقر اقتصادی و فرهنگی به‌دست می‌آید.

دکتر حسین فرجاد عقیده دارد که «برخی معتقدند، تأثیر فقر در زندگی مردم به اندازه‌ای است که می‌توان فقر را به صورت فرهنگ فقر تعریف کرد. این امر یک ترتیب منحصربه‌فرد الگوهای رفتاری موجود در تمام جوامع است، اما به احتمال زیاد فرهنگ فقر در جوامع سرمایه‌داری فردگرا که در آنها طبقه‌بندی اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، ظاهر می‌شود.»

 

فقر، فرهنگ خاص خود را پدید می‌آورد و طرح معین را برای زندگی ایجاد می‌کند که به نسل‌های متوالی منتقل می‌شود. فقر متضمن قرض‌گرفتن از منابع رسمی و غیررسمی، به‌کاربردن پوشاک و وسایل دست دوم منازل، خانه‌هایی با جمعیت بیش از ظرفیت و نبود آسایش و آرامش است. به‌طور نسبی احتمال عضویت فقرا در اتحادیه‌های کارگری، احزاب سیاسی و... کمتر است، این ویژگی‌ها که از تجربه زندگی فقرا برخاسته است عامل ایجاد مفهوم «پاره‌ فرهنگ فقر» است که به‌طور عام برای توصیف زندگی فقرا به‌کار می‌رود.


در زمان تشدید فشارهای اقتصادی ناشی از عوامل گوناگون، این استعداد بالقوه جامعه بشری به سرعت در اثر عوامل ایجادکننده و تقویت‌کننده‌اش بروز می‌کند. اقشار پایین جامعه را تحت‌تأثیر قرارمی‌دهد و خلاصی از آن بسیار مشکل است. بروز فقر به آرامی از سطوح پایین جامعه آغاز و به سرعت بخش وسیعی از اقشار متوسط را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از آنجایی که غالبا عمده‌ترین شکل فقر اقتصادی است و بیماری ناشی از فقر و ضعف اقتصادی در همه ابعاد گسترده می‌شود، جبران عقب‌ماندگی اقتصادی بسیار مشکل، وقت‌گیر، سرمایه‌بر و مستلزم دانش پیشرفته و احاطه دقیق بر جامعه و مسائل و مشکلات آن است و داده‌های آماری بسیار دقیقی را جهت ارزیابی و سنجش مناسب می‌طلبد و در جهان سوم و کشورهای درحال پیشرفت به دلیل فقدان سرمایه کافی و علم و دانش مناسب، بررسی فقر مشکل‌تر می‌شود.


در بخش خرد جامعه و خصوصا شخصیت افراد این فرهنگ تأثیر می‌گذارد. شخص فقیر در جامعه، مسائل، مشکلات و حساسیت‌های ویژه خود را دارد و واکنش‌های خاصی را ارایه می‌دهد، در محیطی که فقر گسترده می‌شود و بیماری‌های روانی، اعتیاد، طلاق، کودکان خیابانی، خودکشی و سرقت و قتل و مرگ‌ومیر افزون می‌شود. حالا اما کودکان عقب‌افتاده ذهنی را هم باید در این مقوله فراموش نکرد.

هر چند در سال‌های گذشته، طرحی برای رفع سوءتغذیه کودکان زیر شش‌سال در کشور اجرا شده است که طی آن، تنها ٨٥‌هزار کودک تحت‌پوشش قرار گرفتند. با این حال، گزارش بعدی سازمان‌ملل حاکی از بهبود نسبی در کشور و قرار گرفتن ایران در میان کشورهای با شیوع متوسط سوءتغذیه بود.


در این طرح، کارشناسان و پزشکان وزارت بهداشت کودکان درگیر سوءتغذیه را شناسایی و به کمیته امداد معرفی می‌کنند. کمیته امداد نیز بعد از بررسی وضع مالی خانواده‌ها، به سرپرستان این کودکان، کارت بانکی ویژه و کدداری می‌دهد که صرفا برای خرید در فروشگاه‌های موادغذایی محل اقامت تعریف شده‌اند. شبکه بانکی نیز در این پروژه دخیل است تا ‌سال‌گذشته این رقم، ماهانه ٦٠‌هزار تومان بود ولی امسال قرار است به ٧٠‌هزار تومان برسد. بعد از ارایه این کارت بانکی، هم به مادر کودک درباره نحوه تغذیه فرزندش آموزش داده می‌شود و هم مجددا پایش رشد کودکان در خانه‌های بهداشت ادامه می‌یابد تا مشخص شود که واقعا کارت خرید برای تغذیه فرزند به‌کار رفته است. نمودارهای رشد، نشان‌دهنده وضع تغذیه کودک و تفاوت آن با دوره قبل از کارت تغذیه است.


اما آنچنان که اشاره شد نیمی از موارد سوءتغذیه در ایران به جهت فقر فرهنگی خانواده‌هاست و نه فقر اقتصادی. نیمی از این کودکان به دلیل ناآگاهی خانواده‌ها، درگیر سوءتغذیه هستند که باید آموزش‌های گسترده‌ای از طریق سیستم آموزشی، رسانه‌ها و شبکه بهداشت ارایه شود تا کودکان به‌خاطر ناآگاهی خانواده‌ها‌یشان دارای مغزهای رشد نیافته نباشند!



 

 

 

 

منبع: روزنامه شهروند

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها