2783
داستان کودکان کار!

داستان کودکان کار!

1403/07/15 بازدید96

کودک کار از کجا شروع شد؟

اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، به منظور تولید بیشتر کالا‌ها، ماشین‌آلات مکانیکی جایگزین کار با دست شدند. کارخانه‌ها ابتدا در انگلیس، بعد ایالات متحده و سپس همه جای دنیا گسترش پیدا کردند. صاحبان کارخانه‌ها کودکان را به عنوان منبع جدید نیروی کار برای کار با ماشین‌های‌شان در نظر گرفتند. کار با آن ماشین‌آلات نیازی به قدرت بزرگسالان نداشت و کودکان با دستمزد بسیار کمتری به کار گرفته می‌شدند. اما اواسط قرن نوزدهم کار کودکان تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی شد.درست است که کودکان از دیرباز به خصوص در مزارع به کار گرفته می‌شدند ولی کار در کارخانه‌ها بسیار طاقت‌فرسا بود. یک کودک کارگر ممکن بود ۶ روز هفته، ۱۲ تا ۱۸ ساعت در روز برای فقط یک دلار کار کند. بسیاری از کودکان از سنین قبل از ۷ سالگی در کارهایی از قبیل کار با ماشین‌آلات، تراش فلزات یا حمل بارهای سنگین کار را شروع می‌کردند. محیط کارخانه‌ها هم اغلب تاریک، نمور و کثیف بودند حتی بعضی از آن‌ها در زیرزمین و در معادن زغال سنگ کار می‌کردند. این کودکان هیچ فرصتی برای بازی کردن یا مدرسه رفتن نداشتند حتی وقت کمی برای استراحت داشتند و بیشترشان بیمار می‌شدند.سال ۱۸۱۰ حدود 2 میلیون کودک در سنین مدرسه رفتن، بین ۵۰ تا۷۰ ساعت را در هفته کار می‌کردند که بیشتر آن‌ها از خانواده‌های فقیر می‌آمدند. وقتی والدین از عهده مخارج فرزندان‌شان برنمی‌آمدند آن‌ها را به صاحبان کارگاه‌ها یا کارخانه‌ها می‌سپردند. یک کارخانه تولید شیشه در ماساچوست توسط سیم خاردار احاطه شده بود تا از فرار بچه‌های شرور جلوگیری کند و این بچه‌های به اصطلاح شرور همان کودکان زیر ۱۲ سالی بودند که تمام شب باری از شیشه داغ را برای دستمزد ۴۰ سنت یا یک دلار حمل می‌کردند.بالاخره کلیسا، گروه‌های کارگری، معلمان و بسیاری از مردم در برابر این رفتار ظالمانه معترض ‌شدند و آن‌ها شروع به اعمال فشار برای ایجاد اصلاحاتی در این زمینه کردند.

کودکان کار در ایران

کودکان کار در ایران

کودک خیابانی فرد کمتر از ۱۸ سال است که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می‌برد، اعم از کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است یا کودکی که خیابان را خانه خود می‌داند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده و یا اساسا چنین ارتباطی وجود ندارد.

کودک خیابانی براساس ماده یک ویمان نامه حقوق کودک، به افرادری اطلاق می‌شود که زیر ۱۸ سال می‌باشند، در خیابان زندگی و کار می‌کنند. خانواده ندارند و یا امکان دسترسی به خانواده برخی از آنها وجود ندارد و بازگشت آنها نیز به خانواده امکان دارد و خانواده نیز منتظر بازگشت آنها است و همینطور کودکانی که خانواده منتظر آنان نمی‌باشد.

عوامل موثر بر بروز و گسترش پدیده کودکان خیابانی

-عوامل اقتصادی همچون فقر، بیکاری و نداشتن درآمد کافی، عدم توزیع عادلانه ثروت و منابع در جامعه

عوامل اجتماعی و فرهنگی: ساختار جمعیت و ازدیاد آن، گسترش خشونت، جنگ، بلایای طبیعی، نارسایی قوانین مربوطه به کودکان، افزایش مهاجرت‌های داخلی از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر و مهاجرت‌های خارجی به ویژه از کشورهای افغانستان، پاکستان و عراق) ناآگاهی والدین، نقص در قوانین حمایتی، فقدان و ضعف در مشارکت و همکاری میان مردم، نهادهای غیر دولتی و دولت و ....

عوامل خانوادگی مانند: افزایش اعتیاد در خانواده‌ها، خشونت، سابقع بزهکاری در خانواده، پر جمعیت بودن خانواده‌ها، افزایش میزان طلاق، ناآگاهی والدین از نیازها و ویژگی‌های کودکان و رفتار مناسب با آنان

عوامل فردی یا زیستی: ویژگی‌های شخصیتی، ظرفیت روانی-ذهنی، فقدان مهارت‌های زندگی و توانمندی‌های کودکان برای رویارویی با مشکلات زندگی.

راهکار‌های مقابله با پدیده کودکان کار و خیابان

براساس برآوردهای یونیسف ۲۵۰ میلیون کودک در سراسر جهان مجبور به کارند و از طرف دیگر سازمان بین المللی کار هم گزارش داده که ۳۴ تا ۴۷ درصد از درآمد تمامی خانوارهای فقیر در جهان وابسته به کار کودکان است. این یعنی اگر سیاست ما حذف کار کودکان باشد، بدون آنکه به سیاست‌های حمایتی مکمل بیاندیشیم، عملا نان آوران بخش بزرگی از فقر را حذف کرده ایم و باید توجه کنیم که پدیده کار کودکان، پدیده‌ای چند وجهی است.  به همین جهت علاوه بر فعالیت‌های نهادهای مسئول باید آگاهی بخشی را به سطح خود خانواده‌ها هم کشاند، چراکه بنا بر یافته‌های پژوهش‌ها، بخش بزرگی از به کارگماردن کودکان، خانواده‌های خود آن‌ها هستند. بانک جهانی از آنجا که نگاهی اقتصادی دارد، راه حل معضل کار کودکان را برای رفع فقر و تقویت بنیان‌های اقتصادی خانوار استوار می‌کند. بانک جهانی علاوه بر این تلاش می‌کند تسهیلات و وام‌هایی در اختیار دولت‌ها قرار بدهد تا بتوانند با این پدیده مبارزه کنند.سازمان بین المللی کار، بیشتر بر استفاده از تجربیات جهانی و اطلاع رسانی تأکید دارد و به عنوان نمونه، توصیه می‌کند که سنوات تحصیل اجباری در مدارس افزایش پیدا کند. همچنین می‌گوید باید نظامی از جریمه و پاداش در رابطه با نهادها و بنگاه‌ها در باب کار کودک وجود داشته باشد.

چه راه حل‌هایی برای رفع معضل کودک کار داریم؟

  • یکی از راه حل‌های اساسی برای رفع این معضل هم ایجاد فرصت‌های آموزشی برای کودکانی است که از تحصیل بازمانده اند، البته برای کشوری که نظام آموزشی آن به سمت آموزش غیر انتفاعی حرکت کرده است، این اقدام با مشکلات بسیاری رو به رو خواهد بود. اجباری کردن تحصیلات ابتدایی، باید با دقت و ظرافت انجام شود. کار دیگری هم که می توان انجام داد این است که به خانواده هایی که کودکان بازمانده از تحصیل خود را به مدرسه می فرستند، یارانه بدهیم.
  • راه کارهای پیشنهادی با هدف بهبود وضعیت کودکان خیابانی شامل برنامه های آموزشی، برنامه‌های کاهش آسیب و خطر، برنامه‌های درمانی خانواده، پیشگیری از بیماری‌ها، ایدز و عفونت‌های منتقله جنسی می باشد. ارائه خدمات مشاوره، مددکاری و حمایتی به خانواده های افراد بیکار و زندانی می‌تواند در راستای پیشگیری از خیابانی شدن مؤثر باشد. با توجه به خطر شیوع بیماری منتقله جنسی در منطقه و کشور ما و باتوجه به این نکته که بیماری های آمیزشی و رفتارهای پرخطر جنسی در این کودکان شایع است، توجه ویژه به آنان و درمان این کودکان در جهت پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری می تواند سودمند باشد.
بهبود وضعیت کودکان کار

راه کارهای کوتاه مدت در زمینه بهبودی وضعیت کودکان خیابانی و کار

  • شناسایی کودکان خیابانی و برقراری ارتباط با آنان،
  • ایجاد سرپناه مناسب برحسب وضعیت کودکان خیابانی و خانواده‌های آنان
  • تدوین قوانین مورد نیاز برای حمایت کودکان خیابانی، مشخص کردن سازمان مسئول حمایت از کودکان خیابانی، استفاده از مشارکت‌های مردمی در حمایت از کودکان خیابانی و ایجاد شبکه نظام‌مند و یک‌پارچه مراقبت و حمایت از کودکان خیابانی.

۵ رفتاری که نباید با کودکان کار انجام بدیم

  • ترحم نکنید
  •  سوال پیچ نکنیم ( مثلا بپرسیم درآمدت چه قدره؟  مدرسه رفتی یا نه؟
  • پرخاش نکنیم
  • بی توجهی نکنیم
  •  کارشان را غیرعادی جلوه ندیم! چطوری داری کار می‌کنی؟ اصلا برای چی باید تو کار کنی؟

کلام آخر

اینکه این بچه ها خودشان آینده راخیلی شفاف و سالم نمی‌بینند نکته ای بسیار منفی است و احساس ارزشمندی که ما به این بچه ها میدهیم در مورد تغییر نگاه به آینده بسیار مهم است.جمله هایی مثل (( آفرین تو یک مرد کوچکی که برای مشکلات زندگی و معیشتیت در شرایط سخت کار میکنی و اینکه مثلا ما به تو افتخار میکنیم.))

این احساس ارزشمندی، ‌همراه با رفتار دوستانه و محبت آمیز که به بچه ها می‌دهیم بی نهایت برایشان مثبت است.
فراموش نکنیم ما نمیخواهیم کار کردن بچه ها را تایید کنیم و البته ناراحتیم که بچه ها در این سختی دارن کار میکنند. ولی این ناراحتی را وقتی به آنها منتقل کنیم ; به آنها خیلی لطمه میزنیم، فراموش نکنیم که ما باید به این بچه ها احساس ارزشمندی بدهیم و دست در دست هم دهیم تا بچه ها را از این شرایط سخت جدا کنیم.

ارسال نظر شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
2788

پربازدیدترین ها