روزه داری بچه ها
روزه کله گنجشکی برای بچهها مثل یک کارت دعوت به یک مهمونی بزرگونه است. البته کارت دعوتی که یک مهر «مخصوص کودکان» روش خورده. اینکه چرا میگن روزه کله گنجشکی؟ مخصوص بچههاست تقریباً معلومه اما اینکه این اسم بانمک رو کی انتخاب کرده فقط خدا میدونه. حالا سؤال خیلیا اینه که روزه کله گنجشکی چجوریه؟ تو روزه کله گنجشکی چه موقع باید غذا خورد؟ اصلاً آیا روزه کله گنجشکی قبوله؟
روزه کله گنجشکی چجوریه؟
روزه کله گنجشکی یک ابتکار جالب و بامزه برای شریک کردن بچهها تو حال و هوای ماه رمضانه. به جای اینکه بخوایم به بچه بگیم تو هنوز بچهای کوچیکی نمیتونی روزه بگیری؛ میگیم تو هم میتونی روزه بگیری؛ اما روزه مخصوص که خدا فقط از بچهها قبول میکنه. تو روزه بچهها فقط یه قانون وجود داره اونم تحمل گرسنگی و تشنگی به اندازه توان و تحمل بچه است. ظاهراً اینطوری میگن که از سحر تا اذان ظهر بعد هم از ظهر تا غروب بچه باید روزه باشه و چیزی نخوره. اما اینا فقط نشونه است. هیچ اهمیت خاصی نداره. بچه هروقت تحملش تموم شد باید یک چیزی بخوره. خلاصه که این فقط یک تمرین برای روزه است که قانونش رو تحمل بچه تعیین میکنه.
توی روزه کله گنجشکی چه موقع باید غذا خورد؟
توی روزه کله گنجشکی هیچ قانونی جز تحمل بچه وجود ندارد. این روزه تمرینی مثل یک مانوره. برای قشنگی بهتر مانور میگن بین دو تا اذان روزه باش هروقت اذان گفتن افطار کن. یعنی یک بار سر اذان ظهر یک بار سر اذان مغرب افطار کن. قدیمیها یک داستان بامزه هم داشتند که به روزه نصفه نیمه بچهها روزه پیوندی هم میگفتند. میگفتند یک فرشته توی آسمون مأمور وصل کردن دو تکه روزه بچههاست تا بشه یک روزه کامل و برسه پیش خدا. اما اگر بچهای زودتر گرسنه شد چی؟ به زور روزه بمونه تا اذان ظهر؟ قطعاً نه. باید بدونیم اینکه چند ساعتی رو تمرین روزه بکنه مهمه. یک کم زودتر و دیرتر یا کمتر و بیشتر خوردن بچه اصلاً مهم نیست.
روزه کله گنجشکی از کجا اومده؟
این اسم بانمک کله گنجشکی معلوم نیست از کجا اومده. اما چیزی شبیه روزه کله گنجشکی در روایات هم وجود داره. یک روایت از امام صادق هست که در اون روایت ایشون از تمرین روزهداری برای بچهها گفتند. در اون روایت امام گفتند ما از ۷ سالگی بچههامون به اندازهای که تحمل دارند (نصف روز یا بیشتر یا کمتر) تمرین روزه میکنند. جالبه بدونید سن ۷ سالگی از نظر روانشناسی هم زمان مناسبی برای یاد دادن مفاهیم غیر محسوس مثل صبر به بچههاست. نکته مهم اینه که یادمون باشه هدف از این تمرین تحمل گرسنگی و تشنگی نیست. هدف تمرین بندگیه، هدف همراهی تمام خانواده تو یک مهمونی بزرگه که بهترین میزبان رو داره. پس بیشتر از اینکه روی گرسنگی و تشنگی زوم کنید، روی اهمیت بندگی در برابر خدا، برکت ماه رمضان و انجام دادن کارهای خوب توی این ماه تأکید کنید.
روزه برای بچهها خوبه؟
اینکه روزه برای کودکان در چه سنی مناسبه؟ یه بحث مجزا است که ممکنه برای هر بچهای فرق داشته باشه. اما اینکه تمرین روزه برای کودکان خوبه یا نه؟ قطعاً خوبه. چون روزه در اصل تمرین صبر و مقاومته. تمرین اینه که بدونیم همیشه اونی که میخوایم در دسترسمون نیست. اینکه یاد بگیریم گاهی برای رسیدن به چیزای مهم و بزرگ باید از خوشی و راحتی دست بکشیم. حالا یک وقت دست کشیدن از خوردنه که خیلی هم سخت نیست. یه وقت هم دست کشیدن از چیزای مهمتر لازمه.
آیا روزه بچهها قبوله؟
آیا روزه کله گنجشکی قبوله؟ آیا سورههای قرآن که بچهها به زبون بچهگانه خودشون غلط میخونند قبوله؟ آیا دعاهای نصفه و نیمه و شاید غلط بچهها قبوله؟ آیا بزرگترا هم میتونند روزه کله گنجشکی بگیرند؟ واقعیت اینه که اصل پرسیدن این سؤالا غلطه. پرسیدن این سؤالا نشونه اینه که اصلاً خدای خودمون رو نمیشناسیم. نماز، روزه، قرآن و دعا همش بهونه است که آدما با خدای خودشون حرف بزنن؛ که یادشون نره خدا دارن. همین برای خدا کافیه. وگرنه خدا به هیچکدوم از عبادتای ما نیاز نداره. فقط میخواد بندگی ما رو امتحان کنه. میخواد ببینه اینقدر خدا بودنش رو قبول داریم که بی چون و چرا حرفش رو قبول کنیم؟ همین بندگی، خدا رو خوشحال میکنه. حالا اینکه یه نفر از بچگی به اندازه فهم و توان خودش این کارا رو بکنه خدا رو خوشحال نمیکنه؟